English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
point of fall نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
Other Matches
line of fall خط فرود گلوله به زمین
origin نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origins نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
rotation coefficients ضرایب مربوط به چرخش زمین که روی گلوله اثر دارد
assumed decimal point ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
plan range در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
dead reckoning نقطه فرضی
angle of fall زاویه فرود گلوله
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
landing spot نقطه فرود
access point نقطه فرود
impact point نقطه فرود
accent mark علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
beak دهانه لوله
point bland از دهانه لوله
muzzles دهانه لوله
beaks دهانه لوله
tuyere دهانه لوله
muzzled دهانه لوله
muzzle دهانه لوله
muzzling دهانه لوله
point of application of a force نقطه فرود نیرو
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
norm point نقطه احتمالی فرود در پرش
critical point نقطه فرود در پرش با اسکی
muzzled دهانه لوله اسلحه
muzzle دهانه لوله اسلحه
muzzles دهانه لوله اسلحه
point bland نزدیک به دهانه لوله
muzzling دهانه لوله اسلحه
mid span نقطه وسط دهانه
throwing sector نقطه فرود وسیله پرتاب شده
gun wave موج ضربت دهانه لوله
cutting nozzle دهانه لوله برش [ابزار]
muzzle end دهانه لوله توپ یا تفنگ
gun wave موج دهانه لوله توپ
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
barrel offtake regulator دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
muzzle bell دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle wave موج ضربتی دهانه لوله توپ
muzzle compensator دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
landing فرود ژیمناست به زمین
landings فرود ژیمناست به زمین
impact point نقطه ترکش گلوله
terminal velocity سرعت گلوله داخل لوله
ramming راندن گلوله به داخل لوله
yard line خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard marker خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
surface of impact سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
rhumb line خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
grommet حلقه ثبات لوله ورم تمرکز گلوله
muzzle velocity سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
zero point نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
To put a bullet thru somebodys body. گلوله ای دربدن کسی قرار دادن
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
nuclear equipoise گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
assumed grid شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
surface zero نقطه صفر زمین
distant آنچه در محلی قرار دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
neutral earth زمین کردن نقطه صفر
swabs اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
swab اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
closing plug درپوش گلوله درپوش دهانه
centralized آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
home که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
desktop آنچه در بالا میز قرار دارد
homes که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
epicentres نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
perigee نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
epicentre نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
finish crossover طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
barrel printer نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
top بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
My desk is by the window. میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
endomorph بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
ascii حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
cells در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
encapsulated چیزی که درون چیز دیگری قرار دارد
head stock قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
beater mill تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
departure end نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
filler weld جوشهائیکه درگوشه تماس دو نقطه جوش شونده قرار میگیرند
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
deposits لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
main topmast دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
mast foot پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
deposit لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
blessing in disguise <idiom> [چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
ligule زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
backfield line خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
cards سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
hyperborean ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
ease turn سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
He says one thing and does another. حرفش با عملش از زمین تا آسمان فرق دارد
hypostyle hall [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
advantaged کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
band printer چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
ascender مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
acoustic فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
altar-stair [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-steps [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
PCMCIA - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
mince pie نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
mince pies نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
ribbons میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
ribbon میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
succeeding spot نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
offset distance مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
image printer چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
kow-towing زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
gradin یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradine یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
immediate دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
sequences بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
sequence بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
cassettes چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
cassette چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
sequences تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
dummies دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummy دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
freeware نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
terminator مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
collimate موازی قرار دادن لوله و هدف میزان کردن تعدیل کردن
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
communism کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
extension فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extensions فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
external رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
strobe سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
strobe سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com