Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
strong point
نقطه مستحکم
Other Matches
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
well found
مستحکم
walled
مستحکم
tenacious
مستحکم
crenellated
مستحکم
crenelated
مستحکم
reinforced
مستحکم
well founded
مستحکم
fortified
مستحکم
fortifications
مستحکم کردن
fortification
مستحکم کردن
fortifies
مستحکم کردن
pillbox
سنگر مستحکم
fortify
مستحکم کردن
fortifying
مستحکم کردن
pillboxes
سنگر مستحکم
redoubtable
مستحکم سهمناک
fortifier
مستحکم کننده
bastel
خانه مستحکم
fortresses
سنگر مستحکم
retrenchment
مستحکم سازی
crenelate
مستحکم کردن
crenellate
مستحکم کردن
block house
موضع مستحکم
retrench
مستحکم کردن
hard beach
ساحل مستحکم
fortress
سنگر مستحکم
bastle
خانه مستحکم
bastille
قلعه مستحکم
hard base
سکوی پرتاب مستحکم
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
citadel
پایگاه مستحکم ارگ
citadels
پایگاه مستحکم ارگ
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
hard missile base
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
tower house
قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
hard beach
قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
strong point
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
reinforce
مستحکم کردن محکم کردن
reinforces
مستحکم کردن محکم کردن
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
punctum
نقطه
spots
نقطه
punchation
نقطه
punctate
نقطه نقطه
punctation
نقطه
punctulate
نقطه نقطه
specks
نقطه
dotty
نقطه نقطه
dot
نقطه
dotting
نقطه
speck
نقطه
prick
نقطه
pricked
نقطه
pricking
نقطه
ice melting point
نقطه یخ
ice point
نقطه یخ
point to point line
خط نقطه به نقطه
point to point
نقطه به نقطه
jots
نقطه
neel point
نقطه نل
point
نقطه
pricks
نقطه
tittle
نقطه
ellipsis
سه نقطه
[...]
speckle
نقطه
periods
نقطه
period
نقطه
two dots one dash line
خط دو نقطه یک خط
stpular
نقطه نقطه
spotter
نقطه نقطه
jot
نقطه
full stops
نقطه
full stop
نقطه
jotted
نقطه
spot
نقطه
fire point
نقطه شعله
fire point
نقطه اشتعال
fixation point
نقطه تثبیت
fixed point
نقطه ثابت
flash point
نقطه اشتعال
flash point
نقطه احتراق
face off spot
نقطه رویارویی
f.n.p
نقطه گداز
extreme point
نقطه حدی
entry point
نقطه ورود
equilibrium point
نقطه تعادل
equivalence point
نقطه هم ارزی
estimated position
نقطه تخمینی
estimated position
نقطه براوردی
eutectic point
نقطه اوتکتیک
eutetic point
نقطه اتکتیک
exchange point
نقطه تعویض
exit point
نقطه خروج
exit point
نقطه مرگ
exit point
نقطه خروجی
gutty
نقطه دار
semi-colons
نقطه ویرگول
semi-colon
نقطه ویرگول
zero point
نقطه صفر
igniting point
نقطه احتراق
igniting point
نقطه اشتعال
ignition point
نقطه افروزش
yield point
نقطه تسلیم
yield point
نقطه شکست
ignition point
نقطه اشتعال
image element
نقطه تصویر
image point
نقطه تصویر
solstitium
نقطه انقلاب
frost point
نقطه شبنم
fusing point
نقطه ذوب
fusion point
نقطه گداز
growing point
نقطه رویش
indifference point
نقطه خنثی
critical point
نقطه بحرانی
impact point
نقطه بارریزی
impact point
نقطه فرود
impact point
نقطه اصابت
entry point
نقطه دخول
dead spot
نقطه خنثی
firing point
نقطه اشتعال
center
نقطه گره
check point
نقطه بازرسی
check point
نقطه مقابله
check point
نقطه ازمایش
checkout point
نقطه وارسی
choice point
نقطه گزینش
cold spot
نقطه سرماگیر
compensation point
نقطه موازنه
congealing point
نقطه انجماد
setting point
نقطه انجماد
burning point
نقطه اشتعال
bubble point
نقطه جوش
base point
نقطه مبنا
basic point
نقطه مبداء
binary point
نقطه دودوئی
bp
نقطه جوش
branchpoint
نقطه انشعاب
break even point
نقطه عطف
break off position
نقطه رهایی
break point
نقطه توقف
breakpoint
نقطه انفصال
brittle point
نقطه شکنندگی
critical point
نقطه بحرانی
dewpoint
نقطه شبنم
directing point
نقطه نشانی
distributing point
نقطه توزیع
dot pitch
درجه نقطه
dot prompt
نقطه اعلان
dots per inch
نقطه در هر اینچ
dotter
نقطه گذار
punctuator
نقطه گذار
dpi
نقطه در هر اینچ
drop point
نقطه پرش
drop point
نقطه چکه
end point
نقطه پایانی
dew point
نقطه شبنم
cross over point
نقطه همگذری
curie point
نقطه کوری
cutoff point
نقطه برش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com