English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
commitment position نقطه پرتاب بمب ضدزیردریایی
Other Matches
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
throwing sector نقطه فرود وسیله پرتاب شده
check point علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
computed air release point نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
finish crossover طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
duck and drake پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
ducks and drakes پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
antisubmarine support پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
check mark علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
antisubmarine barrier سد ضدزیردریایی
search attack unit یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
net laying ship کشتی تورگذار و ضدزیردریایی
aspect رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspects رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
neptune نوعی هواپیمای جت دوموتوره ضدزیردریایی
antisubmarine air escort هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
mouse trap نوعی جنگ افزار ضدزیردریایی
drone antisubmarine helicopter هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
antisubmarine carrier group ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
underwater demolition تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
throws پرتاب
hurl پرتاب
tossing پرتاب
tosses پرتاب
jaculation پرتاب
shies پرتاب
tossed پرتاب
detrusion پرتاب
hurled پرتاب
shying پرتاب
toss پرتاب
shoves پرتاب
shied پرتاب
shoved پرتاب
shy پرتاب
shoving پرتاب
shyer پرتاب
shyest پرتاب
shove پرتاب
hurls پرتاب
throw پرتاب
throwing پرتاب
jetting پرتاب
jets پرتاب
put پرتاب
pitches پرتاب
jetted پرتاب
launching پرتاب
launches پرتاب
putting پرتاب
pitch پرتاب
jet پرتاب
puts پرتاب
launched پرتاب
launch پرتاب
throwing the javelin پرتاب نیزه
flings افکندن پرتاب
throwing apparatus لوازم پرتاب
launching angle زاویه پرتاب
javelin throw پرتاب نیزه
launcher پرتاب کننده
arm thrust پرتاب دست
flinging افکندن پرتاب
fling افکندن پرتاب
launching site محل پرتاب
let fly پرتاب کردن
pelts پرتاب کردن
unsling پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
pelt پرتاب کردن
upthrow پرتاب ببالا
paradrop پرتاب با چتر
projects پرتاب کردن
projected پرتاب کردن
foin پرتاب کردن
air extraction پرتاب بار
lunger پرتاب کننده
airball پرتاب خطا
project پرتاب کردن
pitches پرتاب کردن
aerial delivery پرتاب هوایی
jaculate پرتاب کردن
chucks پرتاب توپ
chucked پرتاب نادرست
chucked پرتاب توپ
chuck پرتاب نادرست
putting پرتاب وزنه
chuck پرتاب توپ
free throw پرتاب ازاد
foul line خط پرتاب ازاد
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
over 6 یا 8 پرتاب توپ
over- 6 یا 8 پرتاب توپ
shoots پرتاب کردن
shoot پرتاب کردن
weight throw پرتاب وزنه
discus throw پرتاب دیسک
chucks پرتاب نادرست
pounce پرتاب استامپ
put پرتاب وزنه
puts پرتاب وزنه
hot hand پرتاب موفق
base ejection پرتاب شونده از ته
pitch پرتاب کردن
bowshot تیر پرتاب
throwing the hammer پرتاب چکش
hammer throw پرتاب چکش
caster پرتاب کننده
charity line خط پرتاب ازاد
sharity stripe خط پرتاب ازاد
charity shot پرتاب ازاد
pouncing پرتاب استامپ
pounces پرتاب استامپ
pounced پرتاب استامپ
discus throwing پرتاب دیسک
propellants خرج پرتاب
delivery پرتاب توپ
deliveries پرتاب گلوله
jettisons پرتاب کردن
throw-ins پرتاب اوت
rocketry فن پرتاب موشک
throw-in پرتاب اوت
referee throw پرتاب داور
small ball پرتاب بی حالت
torpedo launch پرتاب اژدر
shoving پرتاب شدن
jettisoning پرتاب کردن
delivery پرتاب گلوله
propellant خرج پرتاب
throw in پرتاب اوت
conversion پرتاب ازاد
conversions پرتاب ازاد
thrusts پرتاب کردن
thrusting پرتاب کردن
thrust پرتاب کردن
tilt شتاب پرتاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com