English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
choice point نقطه گزینش
Other Matches
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
selection گزینش
selections گزینش
screening گزینش
election گزینش
selection method روش گزینش
try-outs مسابقهی گزینش
selection check مقابله گزینش
selection board هیات گزینش
random selection گزینش تصادفی
selection ratio نسبت گزینش
vocational selection گزینش شغلی
project selection گزینش طرح
operating key کلید گزینش
proportional representation گزینش برپار
try-out مسابقهی گزینش
selection ratio بهر گزینش
selectron لامپ گزینش
selection rules قواعد گزینش
selectivity گزینش پذیری
alternate routing گزینش مسیر دیگر
message switching center مرکز گزینش پیام
free choice method روش گزینش ازاد
selectivity diagram نمودار گزینش پذیری
selectivity coefficient ضریب گزینش پذیری
alternative route گزینش مسیر دیگر
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
packet switching ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
mask یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
spots نقطه
punctate نقطه نقطه
ice point نقطه یخ
ice melting point نقطه یخ
dotty نقطه نقطه
punchation نقطه
full stop نقطه
punctum نقطه
speck نقطه
pricked نقطه
pricks نقطه
neel point نقطه نل
dot نقطه
dotting نقطه
specks نقطه
point نقطه
punctulate نقطه نقطه
punctation نقطه
pricking نقطه
point to point line خط نقطه به نقطه
point to point نقطه به نقطه
prick نقطه
period نقطه
full stops نقطه
speckle نقطه
spotter نقطه نقطه
ellipsis سه نقطه [...]
tittle نقطه
stpular نقطه نقطه
periods نقطه
jot نقطه
jotted نقطه
two dots one dash line خط دو نقطه یک خط
jots نقطه
spot نقطه
entry point نقطه ورود
equilibrium point نقطه تعادل
flash point نقطه اشتعال
fixed point نقطه ثابت
entry point نقطه دخول
fixation point نقطه تثبیت
fire point نقطه اشتعال
fire point نقطه شعله
estimated position نقطه تخمینی
estimated position نقطه براوردی
eutectic point نقطه اوتکتیک
eutetic point نقطه اتکتیک
exchange point نقطه تعویض
solstitium نقطه انقلاب
exit point نقطه خروج
exit point نقطه مرگ
equivalence point نقطه هم ارزی
exit point نقطه خروجی
extreme point نقطه حدی
f.n.p نقطه گداز
face off spot نقطه رویارویی
critical point نقطه بحرانی
impact point نقطه فرود
impact point نقطه بارریزی
zero point نقطه صفر
indifference point نقطه خنثی
inflection point نقطه عطف
inflexion point نقطه عطف
initial point نقطه اولیه
initial point نقطه شروع
initial point نقطه اغاز
impact point نقطه اصابت
semi-colon نقطه ویرگول
image point نقطه تصویر
frost point نقطه شبنم
fusing point نقطه ذوب
fusion point نقطه گداز
growing point نقطه رویش
gutty نقطه دار
semi-colons نقطه ویرگول
igniting point نقطه احتراق
igniting point نقطه اشتعال
ignition point نقطه افروزش
ignition point نقطه اشتعال
image element نقطه تصویر
flash point نقطه احتراق
center نقطه گره
check point نقطه بازرسی
check point نقطه مقابله
check point نقطه ازمایش
checkout point نقطه وارسی
cold spot نقطه سرماگیر
compensation point نقطه موازنه
congealing point نقطه انجماد
setting point نقطه انجماد
critical point نقطه بحرانی
firing point نقطه اشتعال
base point نقطه مبنا
basic point نقطه مبداء
binary point نقطه دودوئی
bp نقطه جوش
branchpoint نقطه انشعاب
break even point نقطه عطف
break off position نقطه رهایی
break point نقطه توقف
breakpoint نقطه انفصال
brittle point نقطه شکنندگی
bubble point نقطه جوش
burning point نقطه اشتعال
cross over point نقطه همگذری
curie point نقطه کوری
dew point نقطه شبنم
dewpoint نقطه شبنم
directing point نقطه نشانی
distributing point نقطه توزیع
dot pitch درجه نقطه
dot prompt نقطه اعلان
dots per inch نقطه در هر اینچ
dotter نقطه گذار
punctuator نقطه گذار
dpi نقطه در هر اینچ
drop point نقطه پرش
drop point نقطه چکه
end point نقطه پایانی
death point نقطه مرگ
dead spot نقطه خنثی
cutoff point نقطه برش
data point نقطه داده
dead center نقطه مرگ
dead center ignition نقطه اشتعال
dead center ignition نقطه انفجار
dead reckoning نقطه فرضی
endmost اقصی نقطه 0
pinto نقطه نقطه خال خال
point of symmetry نقطه تقارن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com