Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
Other Matches
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
critical point
نقطه بحرانی
critical point
نقطه بحرانی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
climacteric
بحرانی
critical limit
حد بحرانی
decretory
بحرانی
critical
بحرانی
decretive
بحرانی
acute
بحرانی
marginal
بحرانی
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
critical frequency
فرکانس بحرانی
critical damping
میرائی بحرانی
critical damping
خفیدگی بحرانی
critical activity
فعالیت بحرانی
critical speed
سرعت بحرانی
critical
حیاتی بحرانی
critical coupling
تزویج بحرانی
critical density
چگالی بحرانی
critical altitude
ارتفاع بحرانی
critical flow
جریان بحرانی
cretical flow
جریان بحرانی
critical angle
زاویه بحرانی
critical area
ناحیه بحرانی
critical depth
عمق بحرانی
critical current
شدت بحرانی
critical heat flux
شارحرارتی بحرانی
critical assembly
ترتیب بحرانی
critical amplification
تقویت بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
critical valve
مقدار بحرانی
critical pollution
الودگی بحرانی
acritical
غیر بحرانی
critical pressure
فشار بحرانی
critical region
منطقه بحرانی
Critical Regonalism
منطقه ی بحرانی
critical resistance
مقاومت بحرانی
critical temperature
دمای بحرانی
critical value
ارزش بحرانی
critical velocity
سرعت بحرانی
juncture
موقع بحرانی
critical period
دوره بحرانی
exigent
فشاراور بحرانی
critical height
بلندی بحرانی
critical isotherm
هم دمای بحرانی
critical magnitude
اندازه بحرانی
razor edge
موقعیت بحرانی
nick
موقع بحرانی
nicked
موقع بحرانی
critical mass
جرم بحرانی
nicking
موقع بحرانی
critical region
ناحیه بحرانی
critical path
مسیر بحرانی
nicks
موقع بحرانی
thermal
حرارتی
critical backing pressure
فشار حد خلاء بحرانی
critical closing speed
سرعت بحرانی پایین
critical concentration
میزان تمرکز بحرانی
critically
بطور بحرانی یا وخیم
critical anode distance
فاصله بحرانی اندی
flood stage
تراز بحرانی طغیان
critical angle of attack
زاویه حمله بحرانی
cpm
روش مسیر بحرانی
critcal fore pressure
فشار حد خلاء بحرانی
critical path method
روش مسیر بحرانی
critical infinte cylinder
قطر بحرانی استوانه
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
critical isotherm
منحنی هم دمای بحرانی
critical degree of polymerization
درجه بحرانی بسپارش
critical deformation
تغییر شکل بحرانی
critical grid current
شدت بحرانی شبکه
critical molecular mass
جرم مولکولی بحرانی
critical date
مدت زمان بحرانی
critical grid current
جریان بحرانی شبکه
critical path analysis
تحلیل مسیر بحرانی
critical wave legth
طول موج بحرانی
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
critical grid voltage
ولتاژ بحرانی شبکه
heating wire
سیم حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heating
سیستم حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal power
توان حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
to recover from something
جبران کردن
[مثال از بحرانی]
to recover from something
ترمیم شدن
[مثال از بحرانی]
supercritical fluid chromatography
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
critical cooling rate
میزان سرد کنندگی بحرانی
epitasis
دوره بحرانی وشدت مرض
critical grid bias
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
austemper
سخت گردانی حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
heat insulation
عایق کاری حرارتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com