English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
Other Matches
point که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
decimal کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimals کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
floating علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
radix نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
decimal number system سیستم اعداد دهدهی
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
cyclic کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
decimals ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
decimal ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
compartmentalised به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalises به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizing به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalized به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizes به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalising به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalize به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
tabbing تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
break bulk point نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
decimal notation نشان گذاری دهدهی
segments تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
partition تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
segment تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
partitions تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
binary coded decimal سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
imparity غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
arithmetic محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
bits کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
bit کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
work unit یک واحد تقسیم کار
diminished radix complement نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
unsigned که اعداد منفی را نشان نمیدهد
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
integer basic نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
fractional T روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
mat مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mats مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
clock ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clocks ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
averaged عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
average عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averaging عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averages عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
indicant نشان دهنده
indicator نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
demonstrator نشان دهنده
indicative نشان دهنده
microprocessor مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessors مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
wear one's heart on one's sleeve <idiom> نشان دادن تمام احساسات
hyphens علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphen علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
ended کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance ترازوی نشان دهنده
resilient نشان دهنده فنری
end کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators نشان دهنده تصویر کش
illustrator نشان دهنده تصویر کش
ring indicator نشان دهنده حلقه
ends کد نشان دهنده انتهای خط
multiplex سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
transmissions که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmission که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
federal reserve system ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
hertz واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
rogue value موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
registers ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
demo نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
return کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
algebra استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
suspending دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
hex سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hexadecimal notation سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com