English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
detection نمایان سازی
Other Matches
salient نمایان
seeming نمایان
sensible نمایان
visible نمایان
ostensible نمایان
egregious برجسته نمایان
rousing نمایان رایج
dominant نمایان عمده
feats فتح نمایان
standaway نمایان بر بدن
feat فتح نمایان
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
peer نمایان شدن بنظررسیدن
gallery hit or stroke ضربه یاضربت نمایان
peering نمایان شدن بنظررسیدن
peered نمایان شدن بنظررسیدن
gest کار نمایان هم صحبت
visible نمایان قابل رویت
sensibly بطور نمایان یا محسوس
he smells of oil اثارمطالعه از او نمایان است
libration of the moon جنبش نمایان ماه
geste کار نمایان هم صحبت
actimeter نمایان ساز [جنبش بدن]
indicate نمایان ساختن اشاره کردن بر
indicated نمایان ساختن اشاره کردن بر
indicates نمایان ساختن اشاره کردن بر
detected کشف کردن نمایان ساختن
bubble horizon افق نمایان از زیر ابر
detect کشف کردن نمایان ساختن
detects کشف کردن نمایان ساختن
detecting کشف کردن نمایان ساختن
featured نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
feature نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
features نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
featuring نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
inartistically بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
relictoin پایین رفتن اب و نمایان شدن زیر اب
parpen سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
libration جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration خنثی سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
molif شکل نمایان شکل عمده
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation تک سازی
flection خم سازی
pavement کف سازی
padding له سازی
retortion خم سازی
stylization مد سازی
individualization تک سازی
individualizing تک سازی
individualizes تک سازی
flooring کف سازی
individualised تک سازی
idolization بت سازی
truncation بی سر سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
pavements کف سازی
retortion کج سازی
individualized تک سازی
compaction تو پر سازی
bridge building پل سازی
bridgework پل سازی
deflexion خم سازی
repk lection پر سازی
local anasthesia سر سازی
inculcation جایگیر سازی
mystification گیج سازی
neutralization بی اثر سازی
mythopoetic اساطیر سازی
curtailment کوتاه سازی
ichnography زمینه سازی
inceration موم سازی
mutilation معیوب سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
impregnation ابستن سازی
nest building لانه سازی
incavation پوک سازی
harmonization هم اهنگ سازی
seduction گمراه سازی
neutralization خنثی سازی
individualization منفرد سازی
industrialization صنعتی سازی
nationalization ملی سازی
humanization مردمی سازی
forgeries سند سازی
enrichment غنی سازی
fading محو سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
municipalize شهر سازی
exclusion محروم سازی
pacification ارام سازی
insulate عایق سازی
insulates عایق سازی
stripping برهنه سازی
mutualization دو طرفه سازی
insulating عایق سازی
individualization فرد سازی
hymnography سرود سازی
refreshments تازه سازی
gnomonics فن شاخص سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
glasswork شیشه سازی
oblieration پاک سازی
obliteration پاک سازی
obscuration تیره سازی
gemination جفت سازی
gelatination دلمه سازی
formulation قاعده سازی
lamponery هجونامه سازی
fitting جفت سازی
bookbinding کتاب سازی
beautification زیبا سازی
gaingiving مشتبه سازی
bedding کف سازی بسترسازی
bedding محکم سازی
refreshment تازه سازی
gold beating زرورق سازی
grillwork شبکه سازی
networking شبکه سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
horology ساعت سازی
histogenesis بافت سازی
heterodyne reception زنه سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
nidificate لانه سازی
nidification اشیانه سازی
haematogenesis خون سازی
gunsmithery تفنگ سازی
grillwork سبد سازی
strangling خفه سازی
extinction خاموش سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
bedding ثابت سازی
liquefaction ابگونه سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
packing فشرده سازی
displacement جانشین سازی
depletion تهی سازی
simulation همانند سازی
simulation فاهر سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
machicolation مزغل سازی
oscillations نوسان سازی
oscillation نوسان سازی
resolving برطرف سازی
magnifcation بزرگ سازی
malting مالت سازی
manumission ازاد سازی
materialization مادی سازی
levigation نرم سازی
latticing شبکه سازی
maximization بیشینه سازی
mealing نرم سازی
wording عبارت سازی
lapidification سنگ سازی
lapidation سنگسار سازی
rejuvenation جوان سازی
simulation شبیه سازی
assimilation درون سازی
assimilation همگون سازی
milling ارد سازی
wearisomeness کسل سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com