English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
trade fair نمایشگاه بازرگانی
trade fairs نمایشگاه بازرگانی
Search result with all words
comdex نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
overseas trade fair نمایشگاه بین المللی بازرگانی
Other Matches
fairer نمایشگاه
showplaces نمایشگاه
showplace نمایشگاه
fair نمایشگاه
playhouses نمایشگاه
playhouse نمایشگاه
exhibitions نمایشگاه
exhibition نمایشگاه
fairest نمایشگاه
show room نمایشگاه
fairs نمایشگاه
showroom سالن نمایشگاه
showroom نمایشگاه کالا
showrooms سالن نمایشگاه
trade fair نمایشگاه تجاری
fairs نمایشگاه کالا
trade fairs نمایشگاه تجاری
showrooms نمایشگاه کالا
fair نمایشگاه کالا
fairest نمایشگاه کالا
exposition عرضه نمایشگاه
public amnsement نمایشگاه عمومی
stagy درخور نمایشگاه
fairer نمایشگاه کالا
exhibition building ساختمان نمایشگاه
festival of rug نمایشگاه فرش
menagerie نمایشگاه جانوران
menageries نمایشگاه جانوران
penny gaff نمایشگاه ارزان
pavilion غرفه نمایشگاه
odeum نوازشگاه یا نمایشگاه
expositions عرضه نمایشگاه
pavilions غرفه نمایشگاه
operating theatres نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre نمایشگاه عمل جراحی
carpet showroom نمایشگاه و غرفه فرش
terrarium نمایشگاه جانوران خشکی
exhibitions نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibition نمایشگاه حقوق تقاعد
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
galleries نقب اصلی نمایشگاه هنری
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gallery نقب اصلی نمایشگاه هنری
amphitheatres تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
amphitheatre تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
There was no end of visitors at the fair. تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
stallage حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
panopticon نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
emporetic بازرگانی
merchantry بازرگانی
mercantile agent بازرگانی
for-profit <adj.> بازرگانی
trade بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> بازرگانی
commerce بازرگانی
traded بازرگانی
mercantile بازرگانی
commercial بازرگانی
trading بازرگانی
relating to business <adj.> بازرگانی
business <adj.> بازرگانی
commercial <adj.> بازرگانی
commercial tax مالیات بازرگانی
foreign trade بازرگانی خارجی
commercial policy سیاست بازرگانی
trade mark علامت بازرگانی
commercially از راه بازرگانی
volume of trade حجم بازرگانی
union <adj.> اتحادیه بازرگانی
commercial representative نمایندگی بازرگانی
commercial revolution انقلاب بازرگانی
domestic trade بازرگانی داخلی
trade deficit کسری بازرگانی
idiograph نشان بازرگانی
merchantman کشتی بازرگانی
mart مرکز بازرگانی
maritime commerce بازرگانی دریایی
chamber of trade اتاق بازرگانی
mercantilism سیاست بازرگانی
quasi commercial شبه بازرگانی
quasi commercial نیمه بازرگانی
internal trade بازرگانی داخلی
sea borne commerce بازرگانی دردریا
merchant marine ناوگان بازرگانی
trade secrets اسرار بازرگانی
bilateral trade بازرگانی دو طرفه
balance of trade تراز بازرگانی
trades unions اتحادیه بازرگانی
trade unions اتحادیه بازرگانی
trade union اتحادیه بازرگانی
businesses موسسه بازرگانی
merchant banks بانک بازرگانی
jobbing واسطه بازرگانی
commercial banks بانکهای بازرگانی
merchant bank بانک بازرگانی
commercial bank بانگ بازرگانی
emporiums مرکز بازرگانی
emporium مرکز بازرگانی
bill exchange برات بازرگانی
board of trade هیئت بازرگانی
board of trade وزارت بازرگانی
commercial attache وابسته بازرگانی
chamber of commerce اتاق بازرگانی
chamber of commerce اطاق بازرگانی
business union اتحادیه بازرگانی
emporia مرکز بازرگانی
trade secret اسرار بازرگانی
business fluctuations نوسانات بازرگانی
business موسسه بازرگانی
business enterprise بنگاه بازرگانی
business activity فعالیت بازرگانی
business cycle دور بازرگانی
mentoring مرشدی [تجارت و بازرگانی]
trade journal روزنامه یا مجله بازرگانی
ideograph سمبل و علامت بازرگانی
firm کارخانه موسسه بازرگانی
businesses کسب و کار بازرگانی
brokers واسطه معاملات بازرگانی
business transaction داد و ستد بازرگانی
brokered واسطه معاملات بازرگانی
brokering واسطه معاملات بازرگانی
hanse اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
business cycle دور فعالیت بازرگانی
broker واسطه معاملات بازرگانی
maritime وابسته به بازرگانی دریایی
business کسب و کار بازرگانی
firms کارخانه موسسه بازرگانی
commercial intercourse معامله یا مراوده بازرگانی
master mariner ناخدای کشتی بازرگانی
firmest کارخانه موسسه بازرگانی
business economics علم اقتصاد بازرگانی
firmer کارخانه موسسه بازرگانی
commercial center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
stapling اساسی مرکز بازرگانی عمده
staple اساسی مرکز بازرگانی عمده
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
dealing مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
microeconomics اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
micro-economics اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
emporia جای بازرگانی مرکز فروش
emporium جای بازرگانی مرکز فروش
emporiums جای بازرگانی مرکز فروش
stapled اساسی مرکز بازرگانی عمده
mentoring مربی بودن [تجارت و بازرگانی]
foreign trade multiplier ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
shopping centre [British] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
mercantilism سیاست موازنه بازرگانی کشور
hermes خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
indiaman کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
industries and mines اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
international chamber of commerce اتاق بازرگانی بین المللی
interstate commerce بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
jaycee عضو اطاق بازرگانی جوانان
clearing agreement موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
chamber of commerce اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
retail park مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
longboat بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
boarded هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
polacre کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
polacca کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com