Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (19 milliseconds)
English
Persian
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
Search result with all words
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
Other Matches
impedance
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
sonde
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
volt ampere
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
circuits
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
geochronometry
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
brinell hardness
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
global
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
globally
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
supernumerary
بیش از اندازه عادی فوق عددی
analogue
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogues
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
declarations
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
mensuration
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
module
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
measure
اندازه گیری
mas
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
ma
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
speed traps
مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
milliampere
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
speed trap
مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
metrology
علم اندازه گیری
size stick
قالب اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
method of measurment
متد اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
mental measurement
اندازه گیری روانی
mensurability
قابلیت اندازه گیری
dial bench gage
میز اندازه گیری
sound
اندازه گیری عمق اب
metre
وسیله اندازه گیری
sounded
اندازه گیری عمق اب
soundest
اندازه گیری عمق اب
sounds
اندازه گیری عمق اب
telemetry
اندازه گیری ازدور
telemetering
اندازه گیری از دور
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
final measurement
اندازه گیری نهایی
radar measurement
اندازه گیری رادار
font metric
اندازه گیری فونت
forescale
اندازه گیری رنگ اب
gage
میزان اندازه گیری
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
measuring well
چاه اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
gauging sheet
ورق اندازه گیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measurement ofland
اندازه گیری زمین
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measurability
قابلیت اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
batching plant
مرکز اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
measure
اندازه گیری کردن
engineering measurement
اندازه گیری فنی
depth measurement
اندازه گیری عمق
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
compensating error
خطای اندازه گیری
measuring set
دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
commensurable
قابل اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
gad
اندازه گیری طول
to take measures
اندازه گیری کردن
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
measuring
درخور اندازه گیری
unit of measurement
واحد اندازه گیری
metres
وسیله اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
instrument
الات اندازه گیری
measurable
قابل اندازه گیری
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
scantling
میله اندازه گیری ذرع
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
SE
خطای معیار اندازه گیری
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
instrument direction
سمت اندازه گیری شده
stereometric
بسهولت قابل اندازه گیری
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
water staff gauge
اشل اندازه گیری عمق اب
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
measurement uncertainty
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
telemetry
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
instrument for electromagnetic screening
دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
staff gauge
اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
word
روش اندازه گیری سرعت چاپگر
psychergograph
دستگاه اندازه گیری کار روانی
worded
روش اندازه گیری سرعت چاپگر
discharge curve
منحنی بدههای اندازه گیری شده
metage
اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
carpenter's rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
instrument with magnetic screening
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
radiac
کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
metre
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
moving coil instrument
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
metres
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
meter
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
hot wire ammeter
نوعی وسیله اندازه گیری جریان
measuring weir
سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
cosine meter
دستگاه اندازه گیری ضریب توان
drop point tester
دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com