Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
additional score
نمره اضافی
Other Matches
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
scored
نمره
scores
نمره
t score
نمره T
score
نمره
grades
نمره
mark
نمره
yarn count
نمره نخ
thread fineness
نمره نخ
marks
نمره
grade
نمره
numeral
نمره
numerals
نمره
raw score
نمره خام
gain score
نمره افزوده
grade score
نمره کلاسی
grader
نمره گذار
graphic score
نمره نگارهای
gross score
نمره خام
percentile score
نمره صدکی
ipsative score
نمره نسبی
lie score
نمره دروغگویی
main score
نمره اصلی
grading
نمره گذاری
evaluation score
نمره ازمایش
grades
نمره دادن
grade
نمره دادن
scoring
نمره گذاری
numbering
نمره زنی
accuracy score
نمره دقت
composite score
نمره مرکب
conduct grade
نمره انضباط
derived score
نمره اشتقاقی
deviation score
نمره انحراف
error score
نمره خطا
evaluation score
نمره ارزیابی
real score
نمره واقعی
scored
نمره اوردن
numbers
نمره شمردن
number
نمره دادن به
number
نمره شمردن
stanine score
نمره نه بخشی
scored
چوب خط نمره
true score
نمره حقیقی
test score
نمره ازمون
test value
نمره ازمون
time score
نمره زمانی
unweighted score
نمره غیروزنی
graded
نمره دار
scores
نمره اوردن
weighted score
نمره وزنی
sigma score
نمره معیار
scores
چوب خط نمره
standard score
نمره معیار
numbers
نمره دادن به
score
چوب خط نمره
score
نمره اوردن
total score
نمره کامل
corrected score
نمره اصلاح شده
configural scoring
نمره گذاری طرحی
transmuted score
نمره تبدیل شده
differential scoring
نمره گذاری افتراقی
normalized score
نمره هنجار شده
point
نمره درس پوان
scoring key
کلید نمره گذاری
subjective scoring
نمره گذاری ذهنی
standardized score
نمره بهنجار شده
The car had no licence ( number ) plate .
اتوموبیل بی نمره بود
observed score
نمره مشاهده شده
conspect reliability
پایایی نمره گذاران
marks
نمره گذاری کردن علامت
pages
صفحات را نمره گذاری کردن
page
صفحات را نمره گذاری کردن
paged
صفحات را نمره گذاری کردن
mark
نمره گذاری کردن علامت
predicted score
نمره پیش بینی شده
telephone dial
صفحه نمره گیر تلفن
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that .
نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
mallet goal
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
The shoes are a size too big for my feet.
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
outpoint
سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
scored
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
score
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
yarn sorting
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
accession number
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
scores
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
dialled
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
shake bottle
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
excess
اضافی
excesses
اضافی
supernumerary
اضافی
surpluses
اضافی
relative
اضافی
accessional
اضافی
unduly
اضافی
floating
اضافی
surplusage
اضافی
supplemantary
اضافی
surplus
اضافی
de trop
اضافی
paragogic
اضافی
accessed
اضافی
overflow
اضافی
redundant
اضافی
additional
اضافی
plus
اضافی
accessing
اضافی
overflows
اضافی
accesses
اضافی
overflowed
اضافی
extensions
اضافی
overtime
اضافی
access
اضافی
extension
اضافی
supplementary
اضافی
adduct
ترکیب اضافی
additional charges
خرجهای اضافی
redundant equation
معادله اضافی
overcharge
هزینه اضافی
adscript
یادداشت اضافی
over-
گذشته اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
aditional service
سرویس اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
poundage
هزینه اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
overcharges
هزینه اضافی
postiche
متن اضافی
overcharging
هزینه اضافی
overtime
وقت اضافی
bonus
پرداخت اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
overtime
ساعات اضافی
overcharged
هزینه اضافی
addition record
رکورد اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
regulating cell
پیل اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
extra duty
خدمت اضافی
extra current
جریان اضافی
extra cost
هزینه اضافی
excess supply
عرضه اضافی
excess length
طول اضافی
excess load
بار اضافی
excess stock
مواد اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess price
قیمت اضافی
end cell
پیل اضافی
extra period
وقت اضافی
overhand knot
گره اضافی
overestimation
براورد اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
padding
متن اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
boostes pump
پمپ اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
intercalary
اضافی افزوده
incremental cost
هزینه اضافی
days of grace
مهلت اضافی
extra premium
پاداش اضافی
extra time
وقت اضافی
excess profit
سود اضافی
barrages
وقت اضافی
barrage
وقت اضافی
flab
گوشت اضافی
surcharges
نرخ اضافی
beauty sleep
خواب اضافی
overload
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
surcharges
مالیات اضافی
surcharges
هزینه اضافی
surcharge
نرخ اضافی
surcharge
هزینه اضافی
supplementary
اضافی مکمل
overloads
بار اضافی
surcharge
مالیات اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
surplus water
ابهای اضافی
furthers
اضافی زائد
supplementary costs
هزینههای اضافی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com