English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English Persian
lie score نمره دروغگویی
Other Matches
lying دروغگویی
mendacity دروغگویی
prevarication دروغگویی
pathological lying دروغگویی بیمارگون
lie scale مقیاس دروغگویی
mendacity دروغگویی بیمارگون
numerals نمره
mark نمره
scored نمره
marks نمره
grade نمره
grades نمره
numeral نمره
scores نمره
thread fineness نمره نخ
yarn count نمره نخ
t score نمره T
score نمره
gross score نمره خام
graphic score نمره نگارهای
grader نمره گذار
derived score نمره اشتقاقی
deviation score نمره انحراف
error score نمره خطا
evaluation score نمره ارزیابی
evaluation score نمره ازمایش
real score نمره واقعی
gain score نمره افزوده
grade score نمره کلاسی
ipsative score نمره نسبی
standard score نمره معیار
sigma score نمره معیار
test score نمره ازمون
test value نمره ازمون
time score نمره زمانی
total score نمره کامل
unweighted score نمره غیروزنی
raw score نمره خام
weighted score نمره وزنی
percentile score نمره صدکی
stanine score نمره نه بخشی
true score نمره حقیقی
conduct grade نمره انضباط
accuracy score نمره دقت
scores نمره اوردن
graded نمره دار
grades نمره دادن
grade نمره دادن
number نمره شمردن
score چوب خط نمره
number نمره دادن به
numbers نمره شمردن
numbers نمره دادن به
scored نمره اوردن
scored چوب خط نمره
score نمره اوردن
composite score نمره مرکب
numbering نمره زنی
scoring نمره گذاری
grading نمره گذاری
main score نمره اصلی
scores چوب خط نمره
additional score نمره اضافی
scoring key کلید نمره گذاری
conspect reliability پایایی نمره گذاران
differential scoring نمره گذاری افتراقی
transmuted score نمره تبدیل شده
configural scoring نمره گذاری طرحی
The car had no licence ( number ) plate . اتوموبیل بی نمره بود
subjective scoring نمره گذاری ذهنی
corrected score نمره اصلاح شده
observed score نمره مشاهده شده
normalized score نمره هنجار شده
point نمره درس پوان
standardized score نمره بهنجار شده
telephone dial صفحه نمره گیر تلفن
pages صفحات را نمره گذاری کردن
page صفحات را نمره گذاری کردن
paged صفحات را نمره گذاری کردن
predicted score نمره پیش بینی شده
marks نمره گذاری کردن علامت
mark نمره گذاری کردن علامت
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number . افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that . نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
The shoes are a size too big for my feet. کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
outpoint سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
scores نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
scored نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
score نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
calling dial صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com