English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English Persian
grading نمره گذاری
scoring نمره گذاری
Search result with all words
mark نمره گذاری کردن علامت
marks نمره گذاری کردن علامت
page صفحات را نمره گذاری کردن
paged صفحات را نمره گذاری کردن
pages صفحات را نمره گذاری کردن
configural scoring نمره گذاری طرحی
differential scoring نمره گذاری افتراقی
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
scoring key کلید نمره گذاری
subjective scoring نمره گذاری ذهنی
Other Matches
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
scores نمره
yarn count نمره نخ
grades نمره
thread fineness نمره نخ
grade نمره
scored نمره
t score نمره T
mark نمره
score نمره
marks نمره
numerals نمره
numeral نمره
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
additional score نمره اضافی
lie score نمره دروغگویی
main score نمره اصلی
total score نمره کامل
percentile score نمره صدکی
sigma score نمره معیار
accuracy score نمره دقت
true score نمره حقیقی
time score نمره زمانی
error score نمره خطا
real score نمره واقعی
numbering نمره زنی
raw score نمره خام
unweighted score نمره غیروزنی
test value نمره ازمون
test score نمره ازمون
weighted score نمره وزنی
standard score نمره معیار
stanine score نمره نه بخشی
ipsative score نمره نسبی
conduct grade نمره انضباط
derived score نمره اشتقاقی
gain score نمره افزوده
number نمره شمردن
grades نمره دادن
numbers نمره شمردن
numbers نمره دادن به
gross score نمره خام
grade score نمره کلاسی
grader نمره گذار
grade نمره دادن
deviation score نمره انحراف
graphic score نمره نگارهای
evaluation score نمره ارزیابی
score چوب خط نمره
score نمره اوردن
scored چوب خط نمره
scored نمره اوردن
scores چوب خط نمره
scores نمره اوردن
evaluation score نمره ازمایش
graded نمره دار
composite score نمره مرکب
number نمره دادن به
normalized score نمره هنجار شده
standardized score نمره بهنجار شده
observed score نمره مشاهده شده
transmuted score نمره تبدیل شده
corrected score نمره اصلاح شده
The car had no licence ( number ) plate . اتوموبیل بی نمره بود
conspect reliability پایایی نمره گذاران
point نمره درس پوان
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
predicted score نمره پیش بینی شده
telephone dial صفحه نمره گیر تلفن
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number . افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that . نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
The shoes are a size too big for my feet. کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
score نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
indention تو گذاری
coding کد گذاری
lineation خط گذاری
investment سرمایه گذاری
costing هزینه گذاری
enterprises سرمایه گذاری
policy-making سیاست گذاری
collocation باهم گذاری
insulation عایق گذاری
costing قیمت گذاری
coronation تاج گذاری
pricing قیمت گذاری
prefixion جلو گذاری
legislation قانون گذاری
pagination صفحه گذاری
enterprise سرمایه گذاری
frustrations عقیم گذاری
scaling مقیاس گذاری
ovulation تخمک گذاری
sanding ماسه گذاری
prefixion پیش گذاری
frustration عقیم گذاری
coronations تاج گذاری
policy making سیاست گذاری
disposure درمعرض گذاری
capitalization سرمایه گذاری
lable جهت گذاری
limit of load حد بار گذاری
lodgement ودیعه گذاری
lodgment ودیعه گذاری
aggradation ابرفت گذاری
mark sensing نشان گذاری
minelaying مین گذاری
lettering حروف گذاری
impressions نشان گذاری
impression نشان گذاری
indentation دندانه گذاری
inunction مرهم گذاری
interposition پا میان گذاری
dimensioning اندازه گذاری
demomination نام گذاری
dateline تاریخ گذاری
cupellation قال گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
hypothecation گرو گذاری
hypothecation رهن گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
idegraphy نشان گذاری
imposition of hands دست گذاری
codes and codification علامت گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
nomenclauture نام گذاری
nomographer قانون گذاری
trapping تله گذاری
insertion جوف گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
investments سرمایه گذاری
edging لبه گذاری
edgings لبه گذاری
valuation ارزش گذاری
spacing فاصله گذاری
nomography فن قانون گذاری
mining مین گذاری
numbering شماره گذاری
indentations دندانه گذاری
piping لوله گذاری
coding کد گذاری چیزی
coding علامت گذاری
valuations ارزش گذاری
prefixion سرواژه گذاری
sequencing ترتیب گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
casing لوله گذاری
wicking فتیله گذاری
tubing لوله گذاری
weft insertion پود گذاری
synthesis هم گذاری اختلاط
syntheses هم گذاری اختلاط
nominations نام گذاری
punctuation نقطه گذاری
masking نقاب گذاری
casings لوله گذاری
loading بار گذاری
signallzation علامت گذاری
structuralization بنیان گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
synthesizes هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
synthesize هم گذاری کردن
synthesising هم گذاری کردن
synthesises هم گذاری کردن
synthesised هم گذاری کردن
undervaluation کم ارزش گذاری
nomination نام گذاری
indents دندانه گذاری
indenting دندانه گذاری
headings عنوان گذاری
heading عنوان گذاری
settings کار گذاری
setting کار گذاری
indexing شاخص گذاری
indent دندانه گذاری
padding لایی گذاری
notations نشان گذاری
notation نشان گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com