English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
differential scoring نمره گذاری افتراقی
Other Matches
scoring نمره گذاری
grading نمره گذاری
scoring key کلید نمره گذاری
subjective scoring نمره گذاری ذهنی
configural scoring نمره گذاری طرحی
marks نمره گذاری کردن علامت
pages صفحات را نمره گذاری کردن
paged صفحات را نمره گذاری کردن
page صفحات را نمره گذاری کردن
mark نمره گذاری کردن علامت
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
differentials افتراقی
differential افتراقی
discriminal dispersion پراکندگی افتراقی
discriminal process فرایند افتراقی
differential reinforcement تقویت افتراقی
differential validity اعتبار افتراقی
discriminated operant کنش گر افتراقی
differential sensitivity حساسیت افتراقی
discriminant validity اعتبار افتراقی
differential threshold استانه افتراقی
discrimination learning یادگیری افتراقی
discriminative stimulus محرک افتراقی
discriminatory response پاسخ افتراقی
differential psychology روانشناسی افتراقی
difference tone صورت افتراقی
differential diagnosis تشخیص افتراقی
differential conditioning شرطی سازی افتراقی
differential prediction پیش بینی افتراقی
discriminated operant رفتار عامل افتراقی
multiple differential prediction پیش بینی افتراقی چند متغیری
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
thread fineness نمره نخ
grade نمره
yarn count نمره نخ
t score نمره T
grades نمره
numerals نمره
score نمره
numeral نمره
scores نمره
marks نمره
scored نمره
mark نمره
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
test score نمره ازمون
sigma score نمره معیار
scored نمره اوردن
scores چوب خط نمره
unweighted score نمره غیروزنی
main score نمره اصلی
graded نمره دار
evaluation score نمره ارزیابی
number نمره شمردن
raw score نمره خام
number نمره دادن به
numbers نمره شمردن
additional score نمره اضافی
standard score نمره معیار
test value نمره ازمون
time score نمره زمانی
evaluation score نمره ازمایش
total score نمره کامل
score چوب خط نمره
error score نمره خطا
true score نمره حقیقی
numbering نمره زنی
stanine score نمره نه بخشی
scored چوب خط نمره
scores نمره اوردن
accuracy score نمره دقت
numbers نمره دادن به
percentile score نمره صدکی
composite score نمره مرکب
grader نمره گذار
grade نمره دادن
graphic score نمره نگارهای
score نمره اوردن
conduct grade نمره انضباط
gross score نمره خام
grades نمره دادن
real score نمره واقعی
grade score نمره کلاسی
ipsative score نمره نسبی
derived score نمره اشتقاقی
gain score نمره افزوده
deviation score نمره انحراف
weighted score نمره وزنی
lie score نمره دروغگویی
transmuted score نمره تبدیل شده
standardized score نمره بهنجار شده
conspect reliability پایایی نمره گذاران
point نمره درس پوان
observed score نمره مشاهده شده
normalized score نمره هنجار شده
The car had no licence ( number ) plate . اتوموبیل بی نمره بود
corrected score نمره اصلاح شده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
telephone dial صفحه نمره گیر تلفن
predicted score نمره پیش بینی شده
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
I give you full marks for that . نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
The police officer took down the car number . افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
The shoes are a size too big for my feet. کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
score نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
lineation خط گذاری
indention تو گذاری
coding کد گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
investments سرمایه گذاری
frustrations عقیم گذاری
enterprises سرمایه گذاری
enterprise سرمایه گذاری
collocation باهم گذاری
coronations تاج گذاری
policy making سیاست گذاری
sanding ماسه گذاری
policy-making سیاست گذاری
pricing قیمت گذاری
ovulation تخمک گذاری
scaling مقیاس گذاری
frustration عقیم گذاری
costing قیمت گذاری
costing هزینه گذاری
pagination صفحه گذاری
investment سرمایه گذاری
legislation قانون گذاری
coronation تاج گذاری
disposure درمعرض گذاری
interposition پا میان گذاری
inunction مرهم گذاری
capitalization سرمایه گذاری
lable جهت گذاری
limit of load حد بار گذاری
lodgement ودیعه گذاری
lodgment ودیعه گذاری
mark sensing نشان گذاری
aggradation ابرفت گذاری
codes and codification علامت گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
imposition of hands دست گذاری
dimensioning اندازه گذاری
demomination نام گذاری
dateline تاریخ گذاری
cupellation قال گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
hypothecation گرو گذاری
hypothecation رهن گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
idegraphy نشان گذاری
nomenclauture نام گذاری
minelaying مین گذاری
lettering حروف گذاری
impressions نشان گذاری
valuations ارزش گذاری
valuation ارزش گذاری
edgings لبه گذاری
edging لبه گذاری
trapping تله گذاری
insertion جوف گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
coding علامت گذاری
coding کد گذاری چیزی
impression نشان گذاری
nomographer قانون گذاری
nomography فن قانون گذاری
spacing فاصله گذاری
mining مین گذاری
numbering شماره گذاری
indentations دندانه گذاری
indentation دندانه گذاری
piping لوله گذاری
prefixion پیش گذاری
sequencing ترتیب گذاری
encoding رمز گذاری
loading بار گذاری
signallzation علامت گذاری
padding لایی گذاری
structuralization بنیان گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com