Dictiornary-Farsi | نمونه احتمالاتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
probability sample	نمونه احتمالاتی


Other Matches

probabilistic	احتمالاتی
stochastic processes	فرایندهای احتمالاتی
stochastic models	الگوهای احتمالاتی
probability matching	جورکردن احتمالاتی
probability matching	همتاسازی احتمالاتی
probability learning	یادگیری احتمالاتی
modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
patterns	نمونه
strickle	نمونه
calligraph	نمونه
pattern	نمونه
breadboard	نمونه
copyslip	نمونه
schema	نمونه
schemata	نمونه
progenitor	نمونه
progenitors	نمونه
forme	نمونه
foretype	نمونه
instance	نمونه
instances	نمونه
ensample	نمونه
paragon	نمونه
sampling	نمونه
format	نمونه
formats	نمونه
exemplar	نمونه
exemplars	نمونه
specimens	نمونه
module	نمونه
modules	نمونه
examples	نمونه
example	نمونه
paradigm	نمونه
paradigms	نمونه
typicalness	نمونه
representative	نمونه
representatives	نمونه
type	نمونه
typed	نمونه
types	نمونه
paragons	نمونه
specimen	نمونه
modelled	نمونه
modeled	نمونه
sample	نمونه
model	نمونه
precedents	نمونه
models	نمونه
precedent	نمونه
copying	نمونه
copies	نمونه
copied	نمونه
copy	نمونه
sampled	نمونه
tokenism	نمونه کاری
tokenism	نمونه نمایی
demo	نمونه نمایشی
work sample	نمونه کار
vial	شیشه نمونه
typicality	نمونه علامت
sample cell	فرف نمونه
protoplast	نمونه اصل
holotype	نمونه شاخص
reference pilot	نمونه مرجع
prototyping	ساخت یک نمونه
quota sample	نمونه سهمیه
representative sample	نمونه معرف
random sample	نمونه تصادفی
unknown sample	نمونه مجهول
sample data	داده نمونه
typification	تعیین نمونه
emulator	نمونه ساز
emulation	نمونه سازی
screamer	نمونه بسیارخوب
sight form	نمونه رصد
specimen signature	نمونه امضاء
coring	نمونه گیری
core sample	نمونه استوانهای
portfolio	نمونه محصول
exemplarily	بطور نمونه
exemplification	نمونه اوری
g	نمونه معیار
free sample	نمونه مجانی
samplery	نمونه گیری
foretype	نمونه قبلی
pattern making	نمونه سازی
phony	مدل یا نمونه
for example	برای نمونه
exemplum	مثال نمونه
pilot model	نمونه ازمایشی
samplery	نمونه برداری
test specimen	نمونه ازمایش
test specimen	نمونه ی ازمایش
typal	شبیه نمونه
typical galaxy	کهکشان نمونه
typical sample	نمونه نوعی
sample size	حجم نمونه
sample distribution	توزیع نمونه
pilot plant	کارخانه نمونه
test specimen	نمونه ازمایشی
biased sample	نمونه سودار
by the square	مطابق نمونه
test model	نمونه ی ازمایش
pilot plant	کارگاه نمونه
test piece	نمونه ازمایشی
pilot production	تولید نمونه
test piece	نمونه ازمایش
sample size	بزرگی نمونه
ladle samble	نمونه پاتیل
archetypes	نمونه اولیه
prototype	نمونه اولیه
typical	نمونه نوعی
typical	یک نمونه بارز
samplers	نمونه بردار
sampler	نمونه بردار
sampled	نمونه کالا
cells	فرف نمونه
sampled	نمونه قراردادن
sampled	نمونه گرفتن
prototype	نمونه نخستین
prototype	نمونه ازمایشی
archetype	نمونه اولیه
patterning	نمونه سازی
prototypes	نمونه ازمایشی
prototypes	نمونه نخستین
prototypes	نمونه اولیه
sampled	واحد نمونه
sample	نمونه کالا
sample	نمونه قراردادن
survey	نمونه گیری
copying	نمونه ساختن
copy	نمونه ساختن
copies	نمونه ساختن
per sample	طبق نمونه
copied	نمونه ساختن
polls	نمونه برداشتن
polled	نمونه برداشتن
poll	نمونه برداشتن
surveyed	نمونه گیری
surveys	نمونه گیری
sample	نمونه گرفتن
sample	واحد نمونه
models	نمونه اصلی
modelled	نمونه اصلی
modeled	نمونه اصلی
model	نمونه اصلی
sampling	نمونه برداری
typifies	نمونه بودن
typifies	نمونه دادن
typified	نمونه بودن
typified	نمونه دادن
gauges	سنجیدن نمونه
gauged	سنجیدن نمونه
gauge	سنجیدن نمونه
parables	قیاس نمونه
parable	قیاس نمونه
pieces	سکه نمونه
piece	سکه نمونه
typify	نمونه دادن
typify	نمونه بودن
typifying	نمونه دادن
sampling	نمونه گیری
breadboard	نمونه تابلویی
modeling	نمونه سازی
standards	نمونه قانونی
standard	نمونه قانونی
typifying	نمونه بودن
samples	نمونه کالا
cell	فرف نمونه
type of use	نمونه کاربرد
representative consumer	مصرف کننده نمونه
to pattern out	نمونه شدن برای
split spoon	قاشق نمونه برداری
stratified sampling	نمونه گیری لایهای
blood sample	واحد نمونه خون
random sample	نمونه گیری تصادفی
random sampling	نمونه گیری تصادفی
tensile test specimen	نمونه ازمایش کشش
tensile test specimen	نمونه ازمون کششی
tensile test piece	نمونه ازمون کششی
representative firm	بنگاه تولیدی نمونه
split ring	فنر نمونه گیر
test town	شهرمورد نمونه گیری
proofreads	نمونه خوانی کردن
sampling population	جامعه نمونه گیری
transverse test specimen	نمونه ازمایش عرضی
sampling rate	نرخ نمونه برداری
sampling unit	واحد نمونه گیری
two stage sampling	نمونه گیری دو مرحلهای
to pull a proof	نمونه چاپی دراوردن
proofreading	نمونه خوانی کردن
proofread	نمونه خوانی کردن