Dictiornary-Farsi | نمونه دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 213 (23 milliseconds)

English	Persian
typified	نمونه دادن
typifies	نمونه دادن
typify	نمونه دادن
typifying	نمونه دادن


Search result with all words

model	نمونه قرار دادن
modeled	نمونه قرار دادن
modelled	نمونه قرار دادن
models	نمونه قرار دادن
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
showdown	نمونه نشان دادن
showdowns	نمونه نشان دادن
example is better than precept	نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
Other Matches

module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
examples	نمونه
example	نمونه
specimens	نمونه
strickle	نمونه
instances	نمونه
sampled	نمونه
instance	نمونه
calligraph	نمونه
specimen	نمونه
types	نمونه
modeled	نمونه
modelled	نمونه
ensample	نمونه
models	نمونه
typed	نمونه
type	نمونه
copyslip	نمونه
schemata	نمونه
schema	نمونه
model	نمونه
forme	نمونه
foretype	نمونه
typicalness	نمونه
exemplars	نمونه
exemplar	نمونه
progenitors	نمونه
copy	نمونه
paragons	نمونه
copying	نمونه
sample	نمونه
paragon	نمونه
progenitor	نمونه
patterns	نمونه
format	نمونه
module	نمونه
paradigm	نمونه
representatives	نمونه
sampling	نمونه
paradigms	نمونه
copied	نمونه
pattern	نمونه
breadboard	نمونه
copies	نمونه
formats	نمونه
precedents	نمونه
precedent	نمونه
modules	نمونه
representative	نمونه
typical	یک نمونه بارز
model	نمونه اصلی
typical	نمونه نوعی
typification	تعیین نمونه
typal	شبیه نمونه
typicality	نمونه علامت
models	نمونه اصلی
representative sample	نمونه معرف
screamer	نمونه بسیارخوب
sampling	نمونه گیری
modelled	نمونه اصلی
copying	نمونه ساختن
modeled	نمونه اصلی
type of use	نمونه کاربرد
gauged	سنجیدن نمونه
copy	نمونه ساختن
unknown sample	نمونه مجهول
copies	نمونه ساختن
core sample	نمونه استوانهای
sample data	داده نمونه
sample size	حجم نمونه
specimen signature	نمونه امضاء
sample size	بزرگی نمونه
sample distribution	توزیع نمونه
samplery	نمونه برداری
poll	نمونه برداشتن
samplery	نمونه گیری
sample cell	فرف نمونه
polls	نمونه برداشتن
samplers	نمونه بردار
polled	نمونه برداشتن
sampler	نمونه بردار
ladle samble	نمونه پاتیل
sight form	نمونه رصد
modeling	نمونه سازی
sampling	نمونه برداری
typical galaxy	کهکشان نمونه
typical sample	نمونه نوعی
copied	نمونه ساختن
emulator	نمونه ساز
emulation	نمونه سازی
survey	نمونه گیری
surveyed	نمونه گیری
surveys	نمونه گیری
coring	نمونه گیری
free sample	نمونه مجانی
phony	مدل یا نمونه
tokenism	نمونه نمایی
tokenism	نمونه کاری
sample	نمونه گرفتن
prototyping	ساخت یک نمونه
sample	واحد نمونه
protoplast	نمونه اصل
pilot model	نمونه ازمایشی
per sample	طبق نمونه
sampled	نمونه کالا
quota sample	نمونه سهمیه
sampled	نمونه قراردادن
by the square	مطابق نمونه
sampled	نمونه گرفتن
patterning	نمونه سازی
sampled	واحد نمونه
sample	نمونه کالا
sample	نمونه قراردادن
pilot plant	کارگاه نمونه
pilot plant	کارخانه نمونه
pilot production	تولید نمونه
typifying	نمونه بودن
biased sample	نمونه سودار
typify	نمونه بودن
breadboard	نمونه تابلویی
typifies	نمونه بودن
cells	فرف نمونه
portfolio	نمونه محصول
typified	نمونه بودن
cell	فرف نمونه
archetype	نمونه اولیه
pieces	سکه نمونه
piece	سکه نمونه
pattern making	نمونه سازی
standards	نمونه قانونی
g	نمونه معیار
holotype	نمونه شاخص
standard	نمونه قانونی
demo	نمونه نمایشی
probability sample	نمونه احتمالاتی
samples	نمونه کالا
parables	قیاس نمونه
parable	قیاس نمونه
archetypes	نمونه اولیه
reference pilot	نمونه مرجع
prototypes	نمونه اولیه
prototypes	نمونه نخستین
vial	شیشه نمونه
prototypes	نمونه ازمایشی
random sample	نمونه تصادفی
test model	نمونه ی ازمایش
test piece	نمونه ازمایشی
test piece	نمونه ازمایش
exemplarily	بطور نمونه
test specimen	نمونه ازمایشی
exemplification	نمونه اوری
gauges	سنجیدن نمونه
gauge	سنجیدن نمونه
test specimen	نمونه ازمایش
for example	برای نمونه
prototype	نمونه نخستین
work sample	نمونه کار
prototype	نمونه اولیه
exemplum	مثال نمونه
prototype	نمونه ازمایشی
test specimen	نمونه ی ازمایش
foretype	نمونه قبلی
sampling bias	سوداری نمونه گیری
sampling error	خطای نمونه گیری
blood sample	واحد نمونه خون
compression specimen	نمونه ازمایش فشاری
concrete core	نمونه استوانهای بتن
proof sheet	نمونه غلط گیری
sampling distribution	توزیع نمونه گیری
sampling error	اشتباه نمونه گیری
compression test specimen	نمونه ازمون فشاری
pattern	بطور نمونه ساختن
sampling equipment	دستگاه نمونه گیر
sampling population	جامعه نمونه گیری
sampling rate	نرخ نمونه برداری
tensile test specimen	نمونه ازمایش کشش
accumulative sampling	نمونه گیری پیاپی
cube strength	مقاومت نمونه مکعبی
tensile test specimen	نمونه ازمون کششی
module	مدلهای نمونه ساختمانی
prototype	مدل نمونه اولیه
biased sampling	نمونه برداری غیرتصادفی
she was a model of besuty	نمونه زیبایی بود
locus classicus	عبارت نمونه ادبی
prototypes	مدل نمونه اولیه
modules	مدلهای نمونه ساختمانی
exemplary	ستوده نمونه وسرمشق
autopolling	خود نمونه برداری
sampling theory	نظریه نمونه گیری
bottle silt sampler	نمونه برداری با بطری
nonrandom sample	نمونه غیر تصادفی
representative consumer	مصرف کننده نمونه