Dictiornary-Farsi | نمونه کاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
tokenism	نمونه کاری


Search result with all words

drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
Other Matches

modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
instance	نمونه
precedent	نمونه
sample	نمونه
precedents	نمونه
specimens	نمونه
exemplar	نمونه
progenitor	نمونه
ensample	نمونه
pattern	نمونه
paragons	نمونه
type	نمونه
typed	نمونه
paragon	نمونه
types	نمونه
modules	نمونه
progenitors	نمونه
formats	نمونه
instances	نمونه
sampled	نمونه
schema	نمونه
sampling	نمونه
specimen	نمونه
foretype	نمونه
forme	نمونه
module	نمونه
schemata	نمونه
typicalness	نمونه
patterns	نمونه
copy	نمونه
representatives	نمونه
strickle	نمونه
format	نمونه
copyslip	نمونه
model	نمونه
copied	نمونه
breadboard	نمونه
copying	نمونه
copies	نمونه
examples	نمونه
example	نمونه
calligraph	نمونه
paradigms	نمونه
paradigm	نمونه
modelled	نمونه
exemplars	نمونه
models	نمونه
representative	نمونه
modeled	نمونه
gauges	سنجیدن نمونه
typical	نمونه نوعی
typifies	نمونه دادن
samplers	نمونه بردار
typifying	نمونه دادن
typify	نمونه بودن
ladle samble	نمونه پاتیل
gauged	سنجیدن نمونه
parable	قیاس نمونه
typify	نمونه دادن
parables	قیاس نمونه
pilot model	نمونه ازمایشی
pilot plant	کارگاه نمونه
pilot plant	کارخانه نمونه
typifies	نمونه بودن
pilot production	تولید نمونه
phony	مدل یا نمونه
gauge	سنجیدن نمونه
typical	یک نمونه بارز
typifying	نمونه بودن
typified	نمونه بودن
prototype	نمونه اولیه
tokenism	نمونه نمایی
unknown sample	نمونه مجهول
vial	شیشه نمونه
prototyping	ساخت یک نمونه
archetype	نمونه اولیه
archetypes	نمونه اولیه
reference pilot	نمونه مرجع
cell	فرف نمونه
cells	فرف نمونه
work sample	نمونه کار
quota sample	نمونه سهمیه
protoplast	نمونه اصل
prototype	نمونه نخستین
pieces	سکه نمونه
typified	نمونه دادن
piece	سکه نمونه
prototype	نمونه ازمایشی
samples	نمونه کالا
type of use	نمونه کاربرد
pattern making	نمونه سازی
typification	تعیین نمونه
prototypes	نمونه اولیه
prototypes	نمونه نخستین
modeling	نمونه سازی
prototypes	نمونه ازمایشی
random sample	نمونه تصادفی
sampler	نمونه بردار
test piece	نمونه ازمایش
modelled	نمونه اصلی
standard	نمونه قانونی
modeled	نمونه اصلی
test piece	نمونه ازمایشی
model	نمونه اصلی
test model	نمونه ی ازمایش
surveys	نمونه گیری
surveyed	نمونه گیری
models	نمونه اصلی
test specimen	نمونه ازمایشی
sample distribution	توزیع نمونه
sample size	حجم نمونه
standards	نمونه قانونی
test specimen	نمونه ی ازمایش
test specimen	نمونه ازمایش
demo	نمونه نمایشی
coring	نمونه گیری
core sample	نمونه استوانهای
survey	نمونه گیری
sample size	بزرگی نمونه
polls	نمونه برداشتن
poll	نمونه برداشتن
per sample	طبق نمونه
biased sample	نمونه سودار
sight form	نمونه رصد
screamer	نمونه بسیارخوب
specimen signature	نمونه امضاء
copied	نمونه ساختن
copies	نمونه ساختن
probability sample	نمونه احتمالاتی
samplery	نمونه برداری
samplery	نمونه گیری
polled	نمونه برداشتن
by the square	مطابق نمونه
copying	نمونه ساختن
breadboard	نمونه تابلویی
copy	نمونه ساختن
portfolio	نمونه محصول
typicality	نمونه علامت
sampled	نمونه کالا
sampled	نمونه قراردادن
sampled	نمونه گرفتن
sampled	واحد نمونه
sample	نمونه کالا
sample	نمونه قراردادن
typical galaxy	کهکشان نمونه
sample	نمونه گرفتن
sample	واحد نمونه
g	نمونه معیار
typal	شبیه نمونه
patterning	نمونه سازی
typical sample	نمونه نوعی
sampling	نمونه گیری
sampling	نمونه برداری
holotype	نمونه شاخص
free sample	نمونه مجانی
foretype	نمونه قبلی
representative sample	نمونه معرف
exemplum	مثال نمونه
exemplification	نمونه اوری
emulation	نمونه سازی
sample cell	فرف نمونه
exemplarily	بطور نمونه
for example	برای نمونه
emulator	نمونه ساز
sample data	داده نمونه
sampling equipment	دستگاه نمونه گیر
test town	شهرمورد نمونه گیری
compression test specimen	نمونه ازمون فشاری
time sampling	نمونه گیری زمانی
to pull a proof	نمونه چاپی دراوردن
sampling theory	نظریه نمونه گیری
sampling unit	واحد نمونه گیری
sampling rate	نرخ نمونه برداری
random sampling	نمونه گیری تصادفی
sampling population	جامعه نمونه گیری
random sample	نمونه گیری تصادفی
she was a model of besuty	نمونه زیبایی بود
two stage sampling	نمونه گیری دو مرحلهای
to pattern out	نمونه شدن برای
split ring	فنر نمونه گیر
split spoon	قاشق نمونه برداری
reconstruction	نمونه مطابق اصل
proofread	نمونه خوانی کردن
proofreading	نمونه خوانی کردن