Total search result: 20 (1 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
it is hard to say |
نمیتوان گفت |
one must |
نمیتوان گفت |
|
|
Search result with all words |
|
copyright |
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت |
copyrights |
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت |
drop dead halt |
توقفی که نمیتوان ان رامورد پوشش قرار داد |
it is hard to say |
به اسانی نمیتوان قضاوت کرد |
it is not d. |
نمیتوان ازان صرف نظر کرد |
it is not p to climb it |
نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست |
it is past reclaim |
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد |
it will not bear repeating |
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد |
life is not worth an hour's p |
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت |
nemo de domo sua extrahi debet |
هیچ کس را نمیتوان به زوراز خانه اش خارج کرد |
nemo tenetur ad impossible |
هیچ کس را نمیتوان به انجام کار |
nescience |
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود |
short run |
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد |
there is no mistaking |
نمیتوان اشتباه کرد |
there is no p of doing it |
کردن انکارهیچ امکان ندارد هیچ نمیتوان انکار راکرد |
this report is incredible |
این گزارش را نمیتوان باورکرد |
we cannot undo the past |
چیز گذشته را نمیتوان برگرداند |
snow under <idiom> |
قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد |
Partial phrase not found. |