Dictiornary-Farsi | نهر فرعی یا نهر ابگیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
delivery channel	نهر فرعی یا نهر ابگیر


Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
pools	ابگیر
penstock	ابگیر
sluiced	ابگیر
sluices	ابگیر
riser	ابگیر
basins	ابگیر
basin	ابگیر
pooled	ابگیر
swamped	ابگیر
swamping	ابگیر
swamps	ابگیر
swamp	ابگیر
intake	ابگیر
tankage	ابگیر
intakes	ابگیر
sluice	ابگیر
pool	ابگیر
weathering	ابگیر
direct outlet	ابگیر مستقیم
spur offtake	ابگیر مستقیم
turnout	دهانه ابگیر
turnouts	دهانه ابگیر
pipe outlet	ابگیر لولهای
submerged intake	ابگیر مستغرق
sluicy	ابگیر مانند
barrel outlet	ابگیر لولهای
tidal flats	زمینهای ابگیر
intake of a well	ابگیر یک چاه
receiving basin	حوضچه ابگیر
intake area	منطقه ابگیر
fen	زمین ابگیر
intake	دهانه ابگیر
intakes	دهانه ابگیر
outlets	دهانه ابگیر
fens	زمین ابگیر
basined	دارای ابگیر
outlet	دهانه ابگیر
height of rise	ارتفاع ابگیر
basin	حوزه رودخانه ابگیر
turnout area	ابخور یک ابگیر توزیع
river basin	ابگیر یا حوضه رودخانه
take out gate	دریچه ابگیر ابیاری
catchment area	حوزه ابخیز ابگیر
catchment areas	حوزه ابخیز ابگیر
outlets	رانش ابگیر توزیع
basins	حوزه رودخانه ابگیر
outlet	رانش ابگیر توزیع
branch head	دهانه ابگیر نهر درجه یک
barrel offtake regulator	دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
bay	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
baying	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
causeways	راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
bays	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
causeway	راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
bayed	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
aerofoil type offtake regulator	دهانه ابگیر خودکار با جریان معکوس به فرم ائرودینامیک
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
extrinsic	فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
sub dam	سد فرعی
inferiors	فرعی
inferior	فرعی
subsidiaries	فرعی
subsidiary	فرعی
half deck	پل فرعی
accessorial	فرعی
adjuncts	فرعی
adjunct	فرعی
petty	فرعی
lateral	فرعی
derivatives	فرعی
derivative	فرعی
second class	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
minor	فرعی
secondary	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
secondary effect	اثر فرعی
by	فرعی
branch lines	خط فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
accessory	فرعی
succursal	فرعی
min	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
ancillary	فرعی
subaltern	فرعی
subalterns	فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
secondary unit	واحد فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
derived unit	واحد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
derived units	احاد فرعی
incidentals	اقلام فرعی
annexe	ساختمان فرعی
floor jack	اهرم فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
lay-shaft	میله فرعی
dog leg	شاخه فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
diverticulum	جاده فرعی
incidental effect	اثر فرعی
byroad	جاده فرعی
side show	نمایش فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by election	انتخابات فرعی
bracteole	برگچه فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
by path	جاده فرعی
spur track	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by work	کار فرعی
extension	شماره فرعی
by way	راه فرعی
suborder	راسته فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
by product material	فراورده فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
substation	ایستگاه فرعی
stop street	خیابان فرعی
substrate	شکل فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
side show	موضوع فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
sugroup	دسته فرعی
subcultures	کشت فرعی
subinterval	فاصله فرعی
sub network	شبکه فرعی
subgenus	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subfamily	تیره فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	شعبه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
subspace	فضای فرعی
sub station	پست فرعی
submenu	منوی فرعی
sub sector	بخش فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
municipal road	راه فرعی
minor league	لیگ فرعی
minor elements	عناصر فرعی
DIVERSION	راه فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
lay shaft	میله فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
byways	راه فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
tine	شاخ فرعی
rootlet	ریشه فرعی
token money	پول فرعی
retort tar	قطران فرعی
underplot	داستان فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
probative	حقایق فرعی
byway	راه فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
by-product	محصول فرعی