Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (1 milliseconds)
English
Persian
ninth
نهمین مرتبه
ninths
نهمین مرتبه
Other Matches
ninths
نهمین
ninth
نهمین
I
نهمین حرف الفبای انگلیسی
September
نهمین ماه تقویم مسیحی
complements
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complementing
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complemented
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complement
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
all of a sudden
یک مرتبه
rank
مرتبه
once in a whiled
یک مرتبه
ranks
مرتبه
thrice
سه مرتبه
ranked
مرتبه
enmasse
یک مرتبه
echelon
مرتبه
echelons
مرتبه
order
مرتبه
order of magnitude
مرتبه بزرگی
order of matrix
مرتبه ماتریس
place
وهله مرتبه
low order
مرتبه پایین
second order
مرتبه دوم
hierarchy
مرتبه بندی
pooh bah
عالی مرتبه
second class
دومین مرتبه
first order
مرتبه اول
first order reaction
واکنش مرتبه یک
first order reflection
انعکاس مرتبه یک
bond order
مرتبه پیوند
semidiurnal
دو مرتبه در روز
third order reaction
واکنش مرتبه سه
hierarchies
مرتبه بندی
places
وهله مرتبه
positioned
مرتبه مقام
elevated
بلند مرتبه
position
مرتبه مقام
exalted
بلند مرتبه
nth
در مرتبه بیشمار
placing
وهله مرتبه
stair
مرتبه درجه
manyfold
چندین مرتبه
three fold
سه دفعه سه مرتبه
first order transition
گداز مرتبه یک
pseudo first order reaction
واکنش شبه مرتبه یک
second derivative
مشتق مرتبه دوم
second order conditions
شرایط مرتبه دوم
second order factor
عامل مرتبه دوم
second order reaction
واکنش مرتبه دوم
top flight
اعلی ترین مرتبه
flare up
<idiom>
یک مرتبه عصبانی شدن
m
مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
sphere
مرتبه حدود فعالیت
spheres
مرتبه حدود فعالیت
baronetcy
مقام و مرتبه بارونی
to pull short
یک مرتبه جلوگیری کردن
higher order factor
عامل مرتبه بالا
low order bit
بیت مرتبه پایین
ring a bell
<idiom>
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
nineteen
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
vellicate
دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
to stop short
یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
derivatives of higher order
مشتقهای مرتبه بالا
[ریاضی]
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
etesian
سالی یک مرتبه واقع شونده
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
debutant
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
outclassed
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
spline
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
berber knot
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
blue book
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com