Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
English
Persian
temperature spots
نواحی دماگیر
Other Matches
sub-tropical
وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
arctic regions
نواحی قطبی
primary zones
نواحی نخستین
growth areas
نواحی رشد
subtropics
نواحی زیرگرمسیری
leading region
نواحی پیشرو
reflexogenous zones
نواحی بازتاب زا
philadelphus
سفرس نواحی معتدله
keep out areas
نواحی بر حذر شده
low lander
ساکن نواحی پست
subsolar
واقع در نواحی گرمسیر
arctic
مربوطه به نواحی قطبی
low latitudes
نواحی نزدیک خط استوا
up country
نواحی داخل کشور
southeasterner
ساکن نواحی جنوب شرقی
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
taro
گوش فیل نواحی گرمسیر
riesling
انگور سفید نواحی راین
light latitudes
نواحی یا سرزمین دور از خط استوا
zoysia
چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
toponymy
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
silicicolous
رشد کننده در نواحی سیلیس دار
tropic
نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا
anoraks
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundras
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
mycenaean
اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
calenture
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
polywag
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
continuous tone image
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
mycenian
اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
fox grape
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
map
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
maps
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
orthoferrite
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
diamond design
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
tropical
نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا گرمسیری مدارراس السرطان
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
masks
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com