Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
fuse strip
نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
Other Matches
fuse mounting strip
نوار باریک فیوز
wire fuse
فیوز ذوب شونده
taper
باریک شونده نوک تیز
tapered
باریک شونده نوک تیز
tapers
باریک شونده نوک تیز
spline
نوار باریک
welt
نوار باریک
welts
نوار باریک
pencil beam
شعاع نور بسیار باریک
narrowband channel
مجرا با نوار باریک
narrow strip mill
نورد نوار باریک
red tape
نوار باریک قرمز
fusible metal strip
نوار فلزی ذوب شونده
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassette
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
fuse unit
رابط فیوز نگهدارنده فیوز
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
precipitating
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitated
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
vlsi
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
swath
ردیف باریک راه باریک
swathe
ردیف باریک راه باریک
swathes
ردیف باریک راه باریک
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
ultra high frequency
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
بسامد بسیار بسیار زیاد
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives
نوار چرخان نوار ران
tape drive
نوار چرخان نوار ران
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
quartz clock
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
fused
فیوز
safety fuse
فیوز
single pole cutout
فیوز تک پل
fuse holder
فیوز
fuse
فیوز
charging fuse
فیوز پر کردن
detonating fuse
فیوز انفجاری
branch cutout
فیوز انشعاب
fuse base
پایه ی فیوز
cartridge fuse
فیوز فشنگی
main fuse
فیوز اصلی
mains fuse
فیوز شبکه
fuse block
خانه فیوز
centrifugal cutout
فیوز مرکزگریز
protect by fuse
حفافت با فیوز
film cutout
فیوز پوستهای
double acting fuse
فیوز دوبل
time-lag fuse
فیوز تاخیری
automatic cutout
فیوز اتوماتیک
electromagnetic cutout
فیوز الکترومغناطیسی
cartridges
فیوز فشنگی
plug fuse
فیوز فشنگی
protect fuse
فیوز محافظ
cartridge
فیوز فشنگی
enclosed fuse
فیوز محفوظ
automobile fuse
فیوز اتومبیل
blow out fuse
فیوز انفجاری
safety fuse
فیوز ایمنی
safety fuse
فیوز اطمینان
electrical fuse
فیوز برق
oil break fuse
فیوز روغنی
output box
جعبه فیوز
overload device
فیوز گرمایی
panel cutout
فیوز تابلو
fuse panel
پانل فیوز
telephone fuse
فیوز تلفن
fuse link
فیوز باز
fuse unit
واحد فیوز
fuse post
اتصال فیوز
fuse gear
متعلقات فیوز
fuse element
واحد فیوز
fuse cutout
فیوز جهنده
fuse strip
فیوز نواری
fuse socket
پایه فیوز
fuse socket
سوکت فیوز
fuse panel
تابلوی فیوز
fuse link
فشنگ فیوز
fuse link
رابط فیوز
fuse block
چینی فیوز
fuse plug
فیوز فشنگی
fuse plug
توپی فیوز
delay action fuse
فیوز تاخیری
fuse post
برن فیوز
fuse holder
نگهدارنده فیوز
strip fuse
فیوز نواری
fuse block
بلوک فیوز
fuse box
جعبه فیوز
fuse wire
رابط فیوز
fuse wire
سیم فیوز
link fuse
فیوز باز
open link fuse
فیوز باز
low voltage release
فیوز یکطرفه
fuse boxes
جعبه فیوز
fuse block
قالب فیوز
fuse cut out
قطع فیوز
fuse clip
گیره فیوز
fuse cartridge
فشنگ فیوز
cutout
فیوز خودکار
undervoltage release
فیوز یکطرفه
fuse post
پست فیوز
fuse carrier
نگهدارنده فیوز
fuse board
تخته فیوز
intermediate fuse
فیوز میانی
state-of-the-art
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
high tension fuse
فیوز فشار قوی
defusing
فیوز بمب را برداشتن
renewable fuse
فیوز تعویض پذیر
underload circuit breaker
فیوز کمی بار
defuse
فیوز بمب را برداشتن
defused
فیوز بمب را برداشتن
quick break fuse
فیوز قطع سریع
defuses
فیوز بمب را برداشتن
overload circuit switch
فیوز اضافه بار
high voltage fuse
فیوز فشار قوی
overload circuit breaker
فیوز اضافه بار
low voltage fuse
فیوز فشار ضعیف
no voltage release
فیوز مغناطیسی ولتپای
fuse
فتیله مواد منفجره فیوز
fused
فتیله مواد منفجره فیوز
proximity fuze
فیوز مخصوص انفجار مرمی
fuse cut out switch
کلید قطع مجهز به فیوز
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
fused
آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fuse
آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fused
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
fuse
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
vimineous
خم شونده
squashy
له شونده
folding
تا شونده
diminishing
کم شونده
deliquescent
اب شونده
step down
کم شونده
hairlike
باریک
reedy
باریک
slice
باریک
reedier
باریک
strait
باریک
reediest
باریک
thin
باریک
thinned
باریک
slices
باریک
slat
باریک
straits
باریک
thready
باریک
long nose
دم باریک
thinnest
باریک
gracile
باریک
narrow headed
سر باریک
leptocephalic
سر باریک
trickly
باریک
slats
باریک
lathy
باریک
thinners
باریک
capillaries
باریک
thins
باریک
slender
باریک
tenuous
باریک
fine spun
باریک
fine drawn
باریک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com