Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
Other Matches
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
ammunition chest
جعبه مهمات
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
Christmas tree
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
vitta
نوار رنگی
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
colours
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
containers
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
dye sublimation printer
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
triads
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
box pass
جعبه کالیبر جعبه پاس
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
solids
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives
نوار چرخان نوار ران
tape drive
نوار چرخان نوار ران
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
ordnance
مهمات
munition
مهمات
munitions
مهمات
ammunition
مهمات
ordnace
مهمات
ammo
مهمات
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
lot
نوبه مهمات
magazines
انبار مهمات
separate loading
مهمات مجزا
igloo space
زاغههای مهمات
inert
مهمات مشقی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
magazine
انبار مهمات
inert ammunition
مهمات مشقی
explosive ordnance
مهمات منفجره
fixed ammunition
مهمات ثابت
drill ammunition
مهمات مشقی
live ammunition
مهمات جنگی
lived
مهمات جنگی
munitions of war
مهمات جنگی
practice ammunition
مهمات مشقی
cook off
گل کردن مهمات
live
مهمات جنگی
caves
زاغه مهمات
cave
زاغه مهمات
munitioneer
مهمات ساز
service ammunition
مهمات جنگی
service ammunition
مهمات رزمی
ammunition depot
انبار مهمات
inert ammunition
مهمات بی اثر
piggy back
کیسه مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
ammunition credit
سهمیه مهمات
blank ammunition
مهمات مشقی
blank ammunition
مهمات مانوری
ammunition handler
متصدی مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
bunker
زاغه مهمات
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
ammunition lot
نوبه مهمات
bunkers
زاغه مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
ammunition pit
زاغه مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
ammunition dump
انبار مهمات
separate ammunition
مهمات مجزا
ammunition condition
وضعیت مهمات
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
loads
بارگیری مهمات
ammo zero
مهمات تمام
armed ammunition
مهمات مسلح
load
بارگیری مهمات
caisson
واگون مهمات
caisson
صندوق مهمات
tracers
مهمات رسام
ammunition carrier
مهمات بیار
tracer
مهمات رسام
ammunition barricade
بستههای مهمات
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
igloo space
زاغه بتونی مهمات
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
ammunition point
نقطه اماد مهمات
armement
مهمات کشتی جنگی
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
destruction area
منطقه تخریب مهمات
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
type load
نوع مهمات هواپیما
lot number
شماره نوبه مهمات
magazine space
محوطه زاغه مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
ammo plus
مهمات بیش از نصف
prescribed load
بار مهمات مجاز
arsenal
انبار مهمات جنگی
racks
قفسه مهمات و وسایل
shell room
انبار مهمات ناو
racked
قفسه مهمات و وسایل
type load
نوع بار مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
wracked
قفسه مهمات و وسایل
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
wracks
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
ordnance
مهمات ساز وبرگ
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
arsenals
انبار مهمات جنگی
semifixed
مهمات نیمه ثابت
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
achroma
بی رنگی مو
achroma
بی رنگی
coloured
رنگی
trichroism
سه رنگی
trichromatism
سه رنگی
coloration
رنگی
tinct
رنگی
achromia
بی رنگی مو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com