English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English Persian
film strip نوار فیلم
film-strip نوار فیلم
film-strips نوار فیلم
Search result with all words
blip علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
protection کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
rewind برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinding برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinds برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewound برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
Other Matches
cassette کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
pancromic فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
reeled قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling قرقره فیلم حلقه فیلم
reels قرقره فیلم حلقه فیلم
reel قرقره فیلم حلقه فیلم
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive نوار چرخان نوار ران
tape drives نوار چرخان نوار ران
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
film leader فیلم
film فیلم
filmed فیلم
loads فیلم
load فیلم
peepshow فیلم شهوانی
microfilming میکرو فیلم
telefilm فیلم تلویزیونی
film فیلم سینما
film فیلم عکاسی
x ray film فیلم رونتگن
peepshows فیلم شهوانی
filmy فیلم مانند
filmiest فیلم مانند
microfilming ریز فیلم
microfilms ریز فیلم
microfilms میکرو فیلم
phonofilm فیلم صدادار
phonofilm فیلم سخنگو
microfilmed ریز فیلم
microfilm میکرو فیلم
negative film فیلم منفی
microfilm ریز فیلم
picturize فیلم برداشتن از
positive film فیلم مثبت
reversal film فیلم معکوس
filmier فیلم مانند
microfilmed میکرو فیلم
film reader فیلم خوان
film recorder ضباط فیلم
film recorder فیلم نگار
moving picture فیلم سینما
advertising spot فیلم تبلیغاتی
instruction film فیلم درسی
acetate film فیلم استاتی
instruction film فیلم اموزشی
film developer سازنده فیلم
talkie فیلم ناطق
as good as a play <idiom> مثل فیلم
talkies فیلم ناطق
filmed فیلم سینما
filmstrip فیلم سینمایی
filmed فیلم عکاسی
cinematograph اپارات فیلم
cinematograph دوبین فیلم برداری
rerun نمایش مجدد فیلم
geneva stop سیستم نگهدارنده فیلم
film badge برگ شناسایی فیلم
technicolour روش فیلم رنگی
camera magazine کاست فیلم دوربین
playoff نشان دادن فیلم
filmstrip فیلم عکاسی 53 میلمتری
playoffs نشان دادن فیلم
false colour فیلم رنگی مصنوعی
scenario متن فیلم سینمایی
image format اندازه فیلم عکاسی
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
fast-forward جلو زدن فیلم
magnetic film storage ذخیره فیلم مغناطیسی
talkies صنعت فیلم ناطق
Make three copies of each film. از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
talkie صنعت فیلم ناطق
magnetic thin film فیلم نازک مغناطیسی
metol دوای فهور فیلم
dubs فیلم را دوبله کردن
dubbed فیلم را دوبله کردن
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
magnetic film لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film memory حافظه با فیلم مغناطیسی
dub فیلم را دوبله کردن
scenarios متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
magnetic thin film memory حافظه فیلم نازک مغناطیسی
film تاری چشم فیلم برداشتن از
filmed تاری چشم فیلم برداشتن از
sneak preview نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
horse opera فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
sneak previews نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
semidocumentary فیلم سینمایی نیمه مستند
scenario متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
It was a sI'lly boring film (movie). فیلم لوس وخنکی بود
spaghetti westerns فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
spaghetti western فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
newsreels فیلم اخبار جاری روز
newsreel فیلم اخبار جاری روز
smash hit <idiom> نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
She portrays a dancer in the film. او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
Black and white. سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
scenario زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenarios زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
camera-shy کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
documentarian کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
lithography کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ? این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
lenticulate ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
prescore ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
reprographics ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
unwatchable [film, TV] <adj.> ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
It was filmed on location. صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
negatives گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
footage طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
negative گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
soft ware وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
sound frack محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
as dull as a ditch-water مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
geneva stop کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
blue key نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
computer output microfilm فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
computer output microfilm recorder دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
com فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم icrofilm
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
phototypesetter وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
cellulose acetate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
The documentary tries to be truthful to the events. این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
photo offset چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
microfilm فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
ribbon نوار
rut نوار
tapes نوار
fascias نوار
braid نوار
bands نوار
band نوار
braids نوار
braided نوار
fillet نوار
filleted نوار
filleting نوار
fillets نوار
belts نوار
strapless بی نوار
tape نوار
ligature نوار
taped نوار
rosette گل نوار
rosettes گل نوار
strip نوار
zones نوار
zone نوار
belted نوار
fascia نوار
list نوار
ferret نوار
aprons نوار
tags نوار
tape code کد نوار
apron نوار
filled band نوار پر
filet نوار
tag نوار
belt نوار
band width نوار
ferrets نوار
screed نوار نوار ه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com