Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
Other Matches
film strip
نوار فیلم
film-strip
نوار فیلم
film-strips
نوار فیلم
protection
کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
rewinding
برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewind
برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewound
برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinds
برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
blip
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
cassettes
کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette
کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
pancromic
فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
reeled
قرقره فیلم حلقه فیلم
reel
قرقره فیلم حلقه فیلم
reels
قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling
قرقره فیلم حلقه فیلم
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive
نوار چرخان نوار ران
tape drives
نوار چرخان نوار ران
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
film leader
فیلم
loads
فیلم
film
فیلم
load
فیلم
filmed
فیلم
peepshows
فیلم شهوانی
film
فیلم سینما
phonofilm
فیلم سخنگو
film
فیلم عکاسی
filmed
فیلم عکاسی
filmed
فیلم سینما
cinematograph
اپارات فیلم
phonofilm
فیلم صدادار
instruction film
فیلم اموزشی
x ray film
فیلم رونتگن
microfilms
میکرو فیلم
microfilms
ریز فیلم
positive film
فیلم مثبت
microfilming
ریز فیلم
microfilmed
میکرو فیلم
microfilmed
ریز فیلم
microfilm
میکرو فیلم
microfilm
ریز فیلم
reversal film
فیلم معکوس
microfilming
میکرو فیلم
filmy
فیلم مانند
filmiest
فیلم مانند
telefilm
فیلم تلویزیونی
film developer
سازنده فیلم
film reader
فیلم خوان
film recorder
ضباط فیلم
film recorder
فیلم نگار
filmstrip
فیلم سینمایی
picturize
فیلم برداشتن از
instruction film
فیلم درسی
filmier
فیلم مانند
negative film
فیلم منفی
as good as a play
<idiom>
مثل فیلم
talkie
فیلم ناطق
moving picture
فیلم سینما
peepshow
فیلم شهوانی
talkies
فیلم ناطق
advertising spot
فیلم تبلیغاتی
acetate film
فیلم استاتی
dubbed
فیلم را دوبله کردن
dub
فیلم را دوبله کردن
technicolour
روش فیلم رنگی
false colour
فیلم رنگی مصنوعی
film badge
برگ شناسایی فیلم
fast-forward
جلو زدن فیلم
filmstrip
فیلم عکاسی 53 میلمتری
geneva stop
سیستم نگهدارنده فیلم
image format
اندازه فیلم عکاسی
magnetic thin film
فیلم نازک مغناطیسی
talkie
صنعت فیلم ناطق
talkies
صنعت فیلم ناطق
rerun
نمایش مجدد فیلم
scenario
متن فیلم سینمایی
metol
دوای فهور فیلم
magnetic film storage
ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film memory
حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
dubs
فیلم را دوبله کردن
cinematograph
دوبین فیلم برداری
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
Make three copies of each film.
از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
playoff
نشان دادن فیلم
Color films(T. V).
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
camera magazine
کاست فیلم دوربین
playoffs
نشان دادن فیلم
scenario
متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
spaghetti westerns
فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
spaghetti western
فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
filmed
تاری چشم فیلم برداشتن از
semidocumentary
فیلم سینمایی نیمه مستند
newsreels
فیلم اخبار جاری روز
newsreel
فیلم اخبار جاری روز
film
تاری چشم فیلم برداشتن از
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
It was a sI'lly boring film (movie).
فیلم لوس وخنکی بود
horse opera
فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
sneak preview
نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
scenarios
متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
magnetic thin film memory
حافظه فیلم نازک مغناطیسی
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
sneak previews
نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
smash hit
<idiom>
نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
scenarios
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
scenario
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
She portrays a dancer in the film.
او
[زن]
نقش یک رقاص
[زن]
را در فیلم بازی می کند.
lenticulate
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ?
این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
reprographics
ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
camera-shy
کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
lithography
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
documentarian
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
prescore
ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
It was filmed on location.
صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
unwatchable
[film, TV]
<adj.>
ارزش دیدن نداشته باشد
[فیلم یا تلویزیون]
negative
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
footage
طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
negatives
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
soft ware
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
as dull as a ditch-water
مثل فیلم های تکراری
[خسته کننده و ملال آور]
sound frack
محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
geneva stop
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
blue key
نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
com
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم icrofilm
computer output microfilm
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
computer output microfilm recorder
دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
cellulose acetate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
phototypesetter
وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
The documentary tries to be truthful to the events.
این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
photo offset
چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
microfilms
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
filleting
نوار
belted
نوار
fillets
نوار
band width
نوار
belt
نوار
rosettes
گل نوار
ferret
نوار
ferrets
نوار
braids
نوار
tape
نوار
braid
نوار
braided
نوار
filet
نوار
filleted
نوار
taped
نوار
ligature
نوار
fascia
نوار
fascias
نوار
rosette
گل نوار
fillet
نوار
belts
نوار
filled band
نوار پر
tapes
نوار
ribbon
نوار
list
نوار
link
نوار
band
نوار
screed
نوار نوار ه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com