Total search result: 201 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
forbidden band |
نوار ممنوع |
|
|
Other Matches |
|
capstan |
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید |
leader |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
leaders |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
reel to reel |
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر |
pickup reel |
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن |
reel-to-reel |
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر |
azimuth |
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی |
spliced |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splice |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splicing |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splices |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
guard band |
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند |
perforated tape |
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود |
pinchwheel |
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود |
autos |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
auto |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
magnetic tape |
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود |
magnetic tapes |
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود |
cartridge |
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است |
cartridges |
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است |
identities |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
identity |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
reel-to-reel |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
reel to reel |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
deceleration time |
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار |
readers |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
reader |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
leaders |
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما |
leader |
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما |
tape drive |
نوار چرخان نوار ران |
tape drives |
نوار چرخان نوار ران |
video cassette |
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی |
video cassettes |
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی |
forbidden |
ممنوع |
taboo |
ممنوع |
taboos |
ممنوع |
prohibited |
ممنوع |
barred |
ممنوع |
prohibbited |
ممنوع |
in d. |
ممنوع |
illicit |
ممنوع |
impermissible |
ممنوع |
disallowable |
ممنوع |
forbidden zone |
ناحیه ممنوع |
prohibited |
ممنوع شده |
forbidden vibration |
ارتعاشات ممنوع |
debarred |
ممنوع کردن |
restrict |
ممنوع کردن |
restricting |
ممنوع کردن |
restricts |
ممنوع کردن |
no parking |
توقف ممنوع |
no waiting |
توقف ممنوع |
debarring |
ممنوع کردن |
debars |
ممنوع کردن |
closed |
ممنوع الورود |
prohibit |
ممنوع کردن |
prohibiting |
ممنوع کردن |
prohibits |
ممنوع کردن |
forbids |
ممنوع کردن |
forbid |
ممنوع کردن |
it's forbidden to ... |
ممنوع است که... |
NO PARKING |
پارکینگ ممنوع |
debar |
ممنوع کردن |
prohibited goods |
اشیاء ممنوع |
forbidden |
ممنوع شده |
rule out |
ممنوع ساختن |
bar |
بازداشتن ممنوع کردن |
bars |
بازداشتن ممنوع کردن |
no smoking allowed |
استعمال دخانیان ممنوع |
forbidden energy zone |
ناحیه انرژی ممنوع |
forbidden transition |
جهش الکترونی ممنوع |
No left [right] turn! |
گردش به چپ [راست] ممنوع! |
to be absolutely forbidden [prohibited] |
مطلقا ممنوع بودن |
ban item |
کالای ممنوع الورود |
No camping |
اردو زدن ممنوع |
it is strictly forbidden |
اکیدا ممنوع است |
No camping |
چادر زدن ممنوع |
proscribing |
ممنوع ساختن تحریم کردن |
proscribes |
ممنوع ساختن تحریم کردن |
no thoroughfare |
امدو شدیاعبور) ممنوع است |
proscribed |
ممنوع ساختن تحریم کردن |
proscribe |
ممنوع ساختن تحریم کردن |
the import of which is prohibited |
ان کالا ممنوع الورود است |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
dry town |
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است |
dut of court |
ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید |
to bar somebody from a competition |
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن |
to bar somebody from something [doing something] |
ممنوع کردن [کسی از چیزی] [اصطلاح رسمی ] |
filmstrip |
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم |
outlaws |
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن |
outlawing |
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن |
outlaw |
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن |
weather bound |
ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب |
commit no nuisance |
ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است |
fence month |
ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است |
outlawed |
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن |
talking is not permitted |
سخن گفتن مجاز نیست صحبت ممنوع است |
forbidden fruits |
چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند |
forbidden fruit |
چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند |
black book |
دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند |
countermand |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
countermands |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
disbarment |
محروم کردن از حق وکالت دادگستری ممنوع الوکاله کردن |
countermanded |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
countermanding |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
magnetic tape recording |
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی |
seal off |
محاصره کردن ممنوع الورود کردن |
prohibit |
ممنوع کردن تحریم کردن |
prohibits |
ممنوع کردن تحریم کردن |
prohibiting |
ممنوع کردن تحریم کردن |
ferret |
نوار |
ferrets |
نوار |
fillets |
نوار |
filleting |
نوار |
filleted |
نوار |
fillet |
نوار |
belted |
نوار |
tags |
نوار |
tapes |
نوار |
tag |
نوار |
zones |
نوار |
zone |
نوار |
bands |
نوار |
belt |
نوار |
list |
نوار |
band width |
نوار |
cheek strap |
نوار |
band |
نوار |
rosettes |
گل نوار |
strapless |
بی نوار |
filled band |
نوار پر |
filet |
نوار |
rosette |
گل نوار |
link |
نوار |
rut |
نوار |
belts |
نوار |
braids |
نوار |
ligature |
نوار |
ribbon |
نوار |
tape |
نوار |
tape code |
کد نوار |
ribbons |
نوار |
aprons |
نوار |
apron |
نوار |
taped |
نوار |
braided |
نوار |
fascia |
نوار |
fascias |
نوار |
strip |
نوار |
braid |
نوار |
screed |
نوار نوار ه |
disbar |
سلب صلاحیت از وکیل کردن ممنوع الوکاله کردن وکیل اخراج وکیل از کانون وکلاء |
bloch band |
نوار انرژی |
inkle |
نوار کتانی |
tape drive |
نوار ران |
blank tape |
نوار نانوشته |
treadmills |
نوار گردان |
input tape |
نوار اولیه |
bloch band |
نوار بلوخ |
treadmill |
نوار گردان |
bw |
پهنای نوار |
band width |
پهنای نوار |
band pass |
نوار گذر |
binary tape |
نوار دودویی |
banderole |
نوار چسب |
belt conveyor |
نوار نقاله |
absorption band |
نوار جذب |
ammunition belt |
نوار فشنگ |
audiotape |
نوار شنیداری |
band edge |
لبه نوار |
band of fire |
نوار اتش |
clips |
قلاب نوار |
clippings |
قلاب نوار |
band pass |
نوار عبور |
clipped |
قلاب نوار |
adhesive tape |
نوار چسب |
clip |
قلاب نوار |
banderol |
نوار چسب |
demolition belt |
نوار تخریب |
excitation band |
نوار تحریک |
braids |
نوار حاشیه |
braided |
نوار حاشیه |
braid |
نوار حاشیه |
taped |
نوار خط پایان |
conveyor belts |
نوار نقاله |
conducting band |
نوار رسانا |
conveyor belt |
نوار نقاله |
feedway |
نوار گیر |
cartridge |
قاب نوار |
conduction band |
نوار رسانایی |
tape |
نوار چسب |
dead band |
نوار مرده |
tape |
نوار خط پایان |
tape |
نوار بستن |
copper tape |
نوار مسی |
discharge conveyor |
نوار تخلیه |
doublet band |
نوار دوتایی |
dump tape |
نوار روبرداری |
empty band |
نوار تهی |
cartridges |
قاب نوار |