Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
sealsking
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
Other Matches
climber
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
diagonal
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
pickup
انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
touring ski
اسکی تورینگ
sunscreens
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreen
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
sitzmark
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
antiskid treatment
عمل جلوگیری ازسر خوردن
backs
بعقب رفتن بعقب بردن
back
بعقب رفتن بعقب بردن
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
To eat an apple with the skin.
سیب را با پوست خوردن
take
طعمه خوردن ماهی
takes
طعمه خوردن ماهی
flathead
سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
under lay
زیرانداز فرش
[جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
skiable
مناسب برای اسکی
grog
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
short ski
اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
groom
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
ski run
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
burn in
حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
grooms
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
poma lift
تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر
surfboard
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
in order to prevent
برای جلوگیری کردن
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
skied
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
ski
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
dogger
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
turing's test
ازمایش تورینگ
turing machine
ماشین تورینگ
kyanize
باداراشکنه اندودن برای جلوگیری ازپوسیدگی
dykes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dyke
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
to avoid distortion of the results
[produced]
by ...
برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
passed
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
pass
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passes
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
bailout
کمک مالی
[برای جلوگیری از ورشکستگی]
[اقتصاد]
buffer
امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
boundaries
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundary
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
fly net
پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس
bulk head
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
infibulation
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
gaiting strap
تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
maintenance
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
flopped
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
spill wind
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
game fish
ماهی مجاز برای صیادی
retraction lock
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
windbreak
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreaks
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
scratch file
نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
bass bug
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gig
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
purse seine
تور کیسهای برای ماهی گیری
kiddle
بند توردار برای ماهی گیری
encoding
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
fail safe system
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
radiation shield
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
to rough a horse's shoes
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
husking
دوستان وهمسایگان برای پوست کندن ذرت
stringy floppy
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
tape streamer
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
floppy discs
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppies
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy disk
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy disks
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
normal
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
I'd like something to eat.
چیزی برای خوردن میخواهم.
forrel
یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
forel
یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
cassettes
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
splices
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
backed bow
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
spliced
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splicing
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
cassette
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
splice
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
eye-form
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
tags
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
wire locking
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
bacteriolysis
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
anti spin
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
to swear tre sonagainstany one
سوگند برای خیانت بکسی خوردن
mezereum
پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
oxides
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
oxide
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
media
مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
work file
نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
to sorrow for any one
برای کسی غصه خوردن یا غمگین شدن
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
blips
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
punched
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punches
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
write protect
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
punch
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
blip
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
law calf
پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
petersham
یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
libraries
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
library
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
preventive justice
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
semaphore
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
takedown
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
spooler
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
locknut
قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
joggle
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
dropped
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drops
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
bloop
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
marshall plan
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
diver's flag
پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
rearwards
بعقب
spacer
امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
recorders
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
resupine
بعقب برگشته
sternway
حرکت بعقب
retroverted
بعقب برگشته
end finish
گره جناقی
[گره زدن دو انتهای فرش در محل ریشه ها برای جلوگیری از باز شدن و بهم ریختگی تار و پود]
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
scrambler
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scramblers
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
telltale
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
reversion
برگشتگی بعقب عود
untread
بعقب گام برداشتن
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
fail
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com