English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
petting نوازش جنسی
Other Matches
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
sex احساسات جنسی روابط جنسی
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
patting نوازش
blandishment نوازش
caressingly با نوازش
cuddly نوازش کن
pats نوازش
caressing نوازش
caresses نوازش
caressed نوازش
caress نوازش
endeariogly با نوازش
pat نوازش
patted نوازش
caressive نوازش امیز
dandle نوازش کردن
fondle نوازش کردن
cuddling نوازش کردن
baby نوازش کردن
babies نوازش کردن
cuddles نوازش کردن
fondling نوازش کردن
fondles نوازش کردن
cuddle نوازش کردن
cuddled نوازش کردن
fondled نوازش کردن
stroke نوازش کردن
patted نوازش کردن
to pay one's addresses نوازش کردن
patting نوازش کردن
smoochy نوازش کننده
condescending نوازش کننده
pats نوازش کردن
snoozle نوازش کردن
pat نوازش کردن
blandisher نوازش کننده
snog نوازش کردن
snogged نوازش کردن
caresser نوازش کننده
snogs نوازش کردن
stroking نوازش کردن
strokes نوازش کردن
stroked نوازش کردن
snogging نوازش کردن
fondler نوازش کننده
paddle بادست نوازش کردن
paddles بادست نوازش کردن
pet معشوقه نوازش کردن
pets معشوقه نوازش کردن
paddling بادست نوازش کردن
petted معشوقه نوازش کردن
paddled بادست نوازش کردن
to be snogging with sb. [British E] بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be canoodling بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be cuddling [with sb.] بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be making [with sb.] [American E] بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be smooching [with sb.] بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be petting [with sb.] بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be smooching with sb بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
rabble-rouser نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
Pied Piper نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
The Pied Piper of Hamelin نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
The Pied Piper of Hamelin فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
patted دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
pats دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
patting دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
pat دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
ambisexual دو جنسی
sexual جنسی
unisexual یک جنسی
sexes جنسی
unisex دو جنسی
sex جنسی
road sense جنسی
kind جنسی
kindest جنسی
gamic جنسی
bisexuals دو جنسی
bisexual دو جنسی
hermaphrodites دو جنسی
hermaphrodite دو جنسی
homogeneity هم جنسی
generic جنسی
kinds جنسی
diclinous یک جنسی
heteroeroticism دگرخواهی جنسی
sex perversion انحراف جنسی
anaphrodisia بی میلی جنسی
sexual aberration انحراف جنسی
sexual deviation انحراف جنسی
haploid cell یاخته جنسی
sexual perversion انحراف جنسی
sexual disorder اختلال جنسی
sexiness جاذبه جنسی
sexual development رشد جنسی
sexual maturity بلوغ جنسی
sexual delusion هذیان جنسی
sexual offences جرائم جنسی
sexual receptivity پذیرندگی جنسی
sexual arousal برانگیختگی جنسی
eroticism تمایلات جنسی
eroticism تحریکات جنسی
active algolagnia ازارگری جنسی
sex offenses جرایم جنسی
autoeroticism خودانگیزی جنسی
heterosome کروموزوم جنسی
peepling tom تماشاگر جنسی
erotomania جنون جنسی
idols of the tribe اوهام جنسی
payment in kind پرداخت جنسی
autosomal غیر جنسی
sexual anomaly نابهنجاری جنسی
impotency ضعف جنسی
gametangium سلول جنسی
gonad غده جنسی
germ cell یاخته جنسی
inkind کمک جنسی
paraphilia نابهنجاری جنسی
gamete یاخته جنسی
multure مزد جنسی
heterophilia دیگرخواهی جنسی
gonocyte سلول جنسی
psycholagny خیالپردازی جنسی
autoerotism خودانگیزی جنسی
sex glands غدههای جنسی
heteroerotism دگرخواهی جنسی
sex differentiation تمایز جنسی
sex differences تفاوتهای جنسی
sex chromosomes کروموزومهای جنسی
benefit in kind نفع جنسی
bisexuality دو گانگی جنسی
gynandrous نر و ماده دو جنسی
gynandromorphy ریخت دو جنسی
pansexualism جنسی نگری
parasexuality نابهنجاری جنسی
scopophilia تماشاگری جنسی
commodity money پول جنسی
renifleur بو پرست جنسی
psychosexual روانی- جنسی
gender identity هویت جنسی
sexual relations مقاربت جنسی
Sexual assault تجاوز جنسی
rape تجاوز جنسی
raped تجاوز جنسی
rapes تجاوز جنسی
raping تجاوز جنسی
Y chromosomes کروموزوم جنسی
Y chromosome کروموزوم جنسی
Peeping Toms تماشاگر جنسی
Peeping Tom تماشاگر جنسی
rapist متجاوز جنسی
rapists متجاوز جنسی
excitement برانگیختگی جنسی
excitements برانگیختگی جنسی
sexual orientation گرایش جنسی
deviation انحراف جنسی
puberty بلوغ جنسی
impotence ضعف جنسی
impotence ناتوانی جنسی
sodomy انحراف جنسی
coitus مقاربت جنسی
sex education اموزش جنسی
sexuality تمایلات جنسی
sexuality عطش جنسی
libidos شور جنسی
libido شور جنسی
heterosexuality دگرخواهی جنسی
aphrodisiac برانگیزنده جنسی
aphrodisiacs برانگیزنده جنسی
truckage مبادله جنسی
taxes in kind مالیات جنسی
sexual intercourse مقاربت جنسی
modesty شرم جنسی
sexual intercourse امیزش جنسی
tax in kind مالیات جنسی
deviations انحراف جنسی
lesbianism رابطه جنسی زن با زن
sexual symbolism نمادگری جنسی
unisexuality حالت یک جنسی
sexual relations روابط جنسی
zygosis امیختگی جنسی
asexual غیر جنسی
sex discrimination تبعیض جنسی
sexism تبعیض جنسی
climaxes اوج جنسی
climax اوج جنسی
potency توان جنسی
sex appeal جاذبه جنسی
voyeurism تماشاگری جنسی
venery مقاربت جنسی
coaxing نوازش کردن چرب زبانی کردن
coax نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxes نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxed نوازش کردن چرب زبانی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com