Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
serializer
نوبتی کننده
Search result with all words
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
Other Matches
periodic
نوبتی
paroxysmal
نوبتی
serials
نوبتی
serial
نوبتی
periodical
نوبتی
typic
نوبتی
tyupical
نوبتی
shifted
نوبتی استعداد
serial feeding
تغذیه نوبتی
serial computer
کامپیوتر نوبتی
shifts
نوبتی استعداد
serial access
دستیابی نوبتی
serial adder
افزایشگر نوبتی
intermittent
نوبهای نوبتی
henotheism
توحید نوبتی
shift
نوبتی استعداد
serial operation
عمل نوبتی
consecutive climbing
صعود نوبتی
serials
نوبتی ردهای
serial
نوبتی ردهای
rotational post
شغل نوبتی
serial tranmission
مخابره نوبتی
serial subtractor
کاهشگر نوبتی
serial storage
انباره نوبتی
serial processing
پردازش نوبتی
serial printer
چاپگر نوبتی
moon blind
دچار اماس نوبتی
serialised
نوبتی کردن پیاپی ساختن
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
serialize
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialises
نوبتی کردن پیاپی ساختن
moon blindness
اماس نوبتی در چشم اسب
serializing
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialising
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialized
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializes
نوبتی کردن پیاپی ساختن
squads
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squad
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
rotating unit
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
serial transmission
مخابره سری مخابره نوبتی
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
prattfall
پچ پچ کننده
spurner
رد کننده
crepitant
خش خش کننده
fillers
پر کننده
catterer
پچ پچ کننده
solver
حل کننده
mumbler
من من کننده
prater
پچ پچ کننده
filler
پر کننده
doer
کننده
swooner
غش کننده
solvents
اب کننده
solvent
اب کننده
doers
کننده
attacking
تک کننده
syncopator
غش کننده
surfy
کف کننده
fillet
پر کننده
percutient
دق کننده
jaberer
پچ پچ کننده
ear-splitting
کر کننده
crusher
له کننده
whisperer
پچ پچ کننده
sensor
حس کننده
commulator
یک سو کننده
deflective
کج کننده
filleted
پر کننده
filleting
پر کننده
squasher
له کننده
squelcher
له کننده
refuser
رد کننده
abjurer or abjuror
کننده
refutatory
رد کننده
refutative
رد کننده
fillets
پر کننده
deletive
حک کننده
rebutter
رد کننده
attenuant
اب کننده
repudiationist
رد کننده
fizzy
کف کننده
hopper
لی لی کننده
thinner
کم کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com