Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
movement credit
نوبت حرکت
Search result with all words
move
نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
moved
نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
moves
نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
Other Matches
intermit
نوبت داشتن نوبت شدن
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
tertian fever
نوبت غب
tours
نوبت
heats
نوبت
periodicity
نوبت
out of turn
بی نوبت
intermittence
نوبت
heat
نوبت
touring
نوبت
toured
نوبت
tertian fever
نوبت سه به یک
turns
نوبت
tour
نوبت
inning
نوبت
alternation
نوبت
reprise
نوبت
tricking
نوبت
served
نوبت
turn
نوبت
serve
نوبت
trick
نوبت
tricked
نوبت
serves
نوبت
periodic
نوبت دار
tricking
نوبت نگهبانی
shift
نوبت کاری
shifted
نوبت کار
penalties
از کف دادن نوبت
shift
نوبت تعویض
handouts
نوبت بازی
handout
نوبت بازی
period
نوبت ایست
period
روزگار نوبت
periods
نوبت ایست
periods
روزگار نوبت
periods
نوبت مرحله
every dog has his day
<idiom>
آسیاب به نوبت
period
نوبت مرحله
shift
نوبت کار
whose turn is it?
نوبت کیست
shifts
نوبت کار
it is my lead
نوبت من است
shifts
نوبت تعویض
intermittent
نوبت دار
roundest
نوبت گردکردن
round
نوبت گردکردن
shifted
نوبت کاری
trick
نوبت نگهبانی
prime shift
نوبت اول
shifted
نوبت تعویض
out of turn
خارج از نوبت
tricked
نوبت نگهبانی
round robin
با گردش نوبت
round robin
نوبت گردشی
shifts
نوبت کاری
penalty
از کف دادن نوبت
out
نوبت سرویس اسکواش
out-
نوبت سرویس اسکواش
rotas
جدول نوبت خدمت
every other
<idiom>
به نوبت عرض شدن
rota
جدول نوبت خدمت
first dogwatch
نوبت نگهبانی عصر
on deck
در انتظار نوبت شنا
collocation
نظم نوبت وترتیب
on deck
دونده منتظر نوبت
outed
نوبت سرویس اسکواش
batter
توپزنی که نوبت اوست
says
نوبت حرف زدن
to be one's turn
[go]
نوبت
[کسی]
شدن
shift schedule
برنامه نوبت کاری
round
نوبت گرد کردن
The ball is in your court.
<idiom>
حالا نوبت تو است.
My turn!
حالا نوبت منه!
batters
توپزنی که نوبت اوست
it is your move
نوبت شما است
roundest
نوبت گرد کردن
say
نوبت حرف زدن
air register
تنظیم نوبت پرواز
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
strikers
بیلیارد بازی که نوبت اوست
strikers
کروکه بازی که نوبت اوست
striker
بیلیارد بازی که نوبت اوست
striker
کروکه بازی که نوبت اوست
bat around
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
every dog has his d.
هرکسی چندروزه نوبت اوست
He jumped the queue.
پرید توی صف ( خارج از نوبت )
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
platoon
بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
To jump the queue.
خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
every dog has his day
<idiom>
<none>
هرکسی پنج روزه نوبت اوست
all things come to him who waits
<proverb>
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
antiperiodic
جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
platoons
بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
queuing theory
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
call book
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
first come, first served
<idiom>
هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
innings
نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
one and nine balls billiard
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
threesomes
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
threesome
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
to catch out a batsman
گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
due
از دست رفته کهنه شده از نوبت خارج شده
wicket
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
collocation
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
stabile
بدون حرکت بی حرکت
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
every one fired two rounds
هر کسی دو تیر خالی کرد هر کسی دو نوبت شلیک کرد
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
behaviuor
حرکت
running
در حرکت
travel
حرکت
traveled
حرکت
stock-still
بی حرکت
traverse
حرکت
agoing
در حرکت
stationary
بی حرکت
scrolling
حرکت
traverses
حرکت
behavior
حرکت
inert
بی حرکت
as you were
حرکت از نو
traversing
حرکت
traversed
حرکت
ambulation
حرکت
motions
حرکت
travels
حرکت
behaviour
حرکت
demeanor
حرکت
shifted
حرکت
geste
حرکت
motioned
حرکت
vapid
بی حرکت
moveless
بی حرکت
motionless
بی حرکت
motioning
حرکت
shifts
حرکت
haviour
حرکت
afloat
در حرکت
gest
حرکت
demeanour
حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com