Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
intermit
نوبت داشتن نوبت شدن
Other Matches
tricking
نوبت
reprise
نوبت
alternation
نوبت
periodicity
نوبت
out of turn
بی نوبت
serve
نوبت
served
نوبت
serves
نوبت
heats
نوبت
inning
نوبت
heat
نوبت
turn
نوبت
intermittence
نوبت
tricked
نوبت
trick
نوبت
toured
نوبت
tertian fever
نوبت سه به یک
turns
نوبت
tertian fever
نوبت غب
tours
نوبت
touring
نوبت
tour
نوبت
period
نوبت ایست
period
روزگار نوبت
shift
نوبت کاری
shifts
نوبت تعویض
shift
نوبت کار
shifts
نوبت کار
tricked
نوبت نگهبانی
shift
نوبت تعویض
shifts
نوبت کاری
penalty
از کف دادن نوبت
trick
نوبت نگهبانی
tricking
نوبت نگهبانی
shifted
نوبت کار
handout
نوبت بازی
handouts
نوبت بازی
penalties
از کف دادن نوبت
shifted
نوبت کاری
periods
نوبت مرحله
periods
روزگار نوبت
shifted
نوبت تعویض
periods
نوبت ایست
period
نوبت مرحله
every dog has his day
<idiom>
آسیاب به نوبت
periodic
نوبت دار
whose turn is it?
نوبت کیست
prime shift
نوبت اول
round robin
نوبت گردشی
round robin
با گردش نوبت
out of turn
خارج از نوبت
round
نوبت گردکردن
intermittent
نوبت دار
roundest
نوبت گردکردن
movement credit
نوبت حرکت
it is my lead
نوبت من است
batter
توپزنی که نوبت اوست
shift schedule
برنامه نوبت کاری
first dogwatch
نوبت نگهبانی عصر
batters
توپزنی که نوبت اوست
My turn!
حالا نوبت منه!
out
نوبت سرویس اسکواش
out-
نوبت سرویس اسکواش
outed
نوبت سرویس اسکواش
rotas
جدول نوبت خدمت
to be one's turn
[go]
نوبت
[کسی]
شدن
roundest
نوبت گرد کردن
say
نوبت حرف زدن
says
نوبت حرف زدن
on deck
دونده منتظر نوبت
on deck
در انتظار نوبت شنا
every other
<idiom>
به نوبت عرض شدن
it is your move
نوبت شما است
collocation
نظم نوبت وترتیب
rota
جدول نوبت خدمت
round
نوبت گرد کردن
air register
تنظیم نوبت پرواز
The ball is in your court.
<idiom>
حالا نوبت تو است.
striker
کروکه بازی که نوبت اوست
striker
بیلیارد بازی که نوبت اوست
strikers
کروکه بازی که نوبت اوست
bat around
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
every dog has his d.
هرکسی چندروزه نوبت اوست
strikers
بیلیارد بازی که نوبت اوست
He jumped the queue.
پرید توی صف ( خارج از نوبت )
antiperiodic
جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
move
نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
all things come to him who waits
<proverb>
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
moves
نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
moved
نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
queuing theory
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
every dog has his day
<idiom>
<none>
هرکسی پنج روزه نوبت اوست
To jump the queue.
خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
platoons
بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
platoon
بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
call book
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
first come, first served
<idiom>
هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
innings
نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
one and nine balls billiard
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
threesome
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
to catch out a batsman
گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
threesomes
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
due
از دست رفته کهنه شده از نوبت خارج شده
wicket
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
collocation
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
wickets
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
every one fired two rounds
هر کسی دو تیر خالی کرد هر کسی دو نوبت شلیک کرد
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longs
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep down
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
differing
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorring
بیم داشتن از ترس داشتن از
differs
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorred
بیم داشتن از ترس داشتن از
proffering
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers
تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhors
بیم داشتن از ترس داشتن از
differed
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
mean
مقصود داشتن هدف داشتن
differ
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
meanest
مقصود داشتن هدف داشتن
meaner
مقصود داشتن هدف داشتن
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
proffered
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hope
انتظار داشتن ارزو داشتن
proffer
تقدیم داشتن عرضه داشتن
resides
اقامت داشتن مسکن داشتن
hoping
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped
انتظار داشتن ارزو داشتن
resided
اقامت داشتن مسکن داشتن
to have by heart
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
reside
اقامت داشتن مسکن داشتن
upkeep
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
lead a dog's life
<idiom>
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
to have something in reserve
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
own
داشتن
owning
داشتن
lackvt
کم داشتن
owns
داشتن
doubts
شک داشتن
intercommon
داشتن
to be feverish
تب داشتن
doubt
شک داشتن
to have f.
تب داشتن
to be in a f.
تب داشتن
relieving
داشتن
monogyny
داشتن یک زن
owned
داشتن
relieves
داشتن
to hold a meeting
داشتن
having
داشتن
have
داشتن
doubting
شک داشتن
redolence
بو داشتن
relieve
داشتن
doubted
شک داشتن
to go hot
تب داشتن
wanted
کم داشتن
to hold
داشتن
bear
داشتن
bears
داشتن
possesses
داشتن
to have
داشتن
possess
داشتن
bear
در بر داشتن
lacked
کم داشتن
want
کم داشتن
to possess
داشتن
lacks
کم داشتن
lack
کم داشتن
possessing
داشتن
bears
در بر داشتن
to have possession of
داشتن
stink
تعفن داشتن
to rold in steem
محترم داشتن
to have an steem for
محترم داشتن
to have a bee in ones bonnet
کک درتنبان داشتن
to fondle to the heart
گرامی داشتن
to hang up
نگاه داشتن
to give support to
نگاه داشتن
varies
فرق داشتن
to get the wind up
بیم داشتن
to have in remembrance
یاد داشتن
contests
اعتراض داشتن بر
retained
نگاه داشتن
to have patience
شکیبایی داشتن
retaining
نگاه داشتن
vary
فرق داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com