Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
paludous	نوبه نشان
Other Matches
marsh malaria	نوبه
lot	نوبه
paludism	تب نوبه
ague	تب نوبه
intermittent fever	تب نوبه
malaria	نوبه
agoo	تب نوبه
malarious	نوبه خیز
ammunition lot	نوبه مهمات
small lot	نوبه کم تعداد
algor	سرمای نوبه
impaludism	نوبه مردابی
dumb ague	نوبه دزده
inventory lot	نوبه انبار
eucalyptuses	درخت تب نوبه
eucalyptus	درخت تب نوبه
lot	نوبه مهمات
lot number	شماره نوبه مهمات
double quartan fever	نوبه ربع معکوس
inventory lot	نوبه ذخیره مهمات
inventory lot	نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
lot integrity	دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
puncuation	نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter	عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters	عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary	خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry	دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star	نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
poniter	نشان دهنده نشان گیرنده
markings	نشان دار سازی نشان
marking	نشان دار سازی نشان
flag	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory	1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something	نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
mark	نشان کردن نشان
marks	نشان کردن نشان
ground resolution	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
tokens	نشان
impresses	نشان
ear mark	نشان
impressing	نشان
presages	نشان
trackless	بی نشان
presaging	نشان
token	نشان
traceless	بی نشان
impressed	نشان
impress	نشان
presaged	نشان
presage	نشان
caret	نشان
cicatricle	نشان
shows	نشان
ikons	نشان
icons	نشان
showed	نشان
icon	نشان
marks	نشان
cicatricial	نشان
mark	نشان
show	نشان
untitled	بی نشان
stamps	نشان
cicatrice	نشان
hallmarks	نشان
ensigns	نشان
indicium	نشان
indication	نشان
medals	نشان
medal	نشان
printless	بی نشان
hash mark	خط نشان
symbol	نشان
ensign	نشان
tract	نشان
hallmark	نشان
emblems	نشان
emblem	نشان
insigne	نشان
indice	نشان
plaques	نشان
plaque	نشان
benchmark	نشان
tracts	نشان
refrigeratory	تب نشان
targets	نشان
savorŠetc	نشان
targetted	نشان
targetting	نشان
shew	نشان
badge	نشان
badges	نشان
targeting	نشان
refrigerent	تب نشان
grammalogue	نشان
banners	نشان
banner	نشان
signalled	نشان
target	نشان
signaled	نشان
signal	نشان
targeted	نشان
stamp	نشان
unmarked	بی نشان
attribute	نشان
gong [British E]	نشان
slurs	نشان
slurring	نشان
slurred	نشان
slur	نشان
tallying	خط نشان
tallying	نشان
tally	خط نشان
tally	نشان
tallies	خط نشان
attributes	نشان
attributing	نشان
vestigial	نشان
vestige	نشان
vestiges	نشان
tracks	نشان
chalk	نشان
chalked	نشان
tracked	نشان
chalking	نشان
track	نشان
chalks	نشان
tallies	نشان
trace	نشان
bench mark	نشان
awards	نشان
symptom	نشان
traces	نشان
insignia	نشان
score	نشان
brand	نشان
traced	نشان
scored	نشان
scores	نشان
tallied	نشان
awarding	نشان
awarded	نشان
vexillum	نشان
benchmarks	نشان
brands	نشان
tallied	خط نشان
symptoms	نشان
branding	نشان
award	نشان
decorations	نشان خدمتی
highlighted	نشان شده
indicative	نشان دهنده
highlights	نشان شده
high watermark	بالاترین نشان اب
symbolism	نشان پردازی
highlight	نشان شده
demonstrating	نشان دادن
levelling monument	نشان ترازیابی
vision	یا نشان دادن
demonstrates	نشان دادن
group mark	نشان گروه
visions	یا نشان دادن
is a monetary sign	نشان پول
guide post	نشان راه
decoration	نشان خدمتی
landmarks	نشان اختصاصی
point of interrogation	نشان پرسش
demonstrators	نشان دهنده
demonstrator	نشان دهنده
imbody	نشان دادن
mementos	نشان یاداور
indicate	نشان دادن
cicatrix	داغ نشان
instarred with gems	گوهر نشان
rule	نشان راه
indicant	نشان دهنده
insigne	نشان رسمی
insigne	نشان افتخار
aims	نشان هدف
aimed	نشان هدف
aim	نشان هدف
expansion orbit	مدار نشان
idiograph	نشان شخصی
mementoes	نشان یاداور
landmark	نشان اختصاصی
fire extinguishers	اتش نشان
fire extinguisher	اتش نشان
insignia	نشان رسمی
insignia	نشان افتخار
interogation mark	نشان پرسش
indicator	نشان دهنده
honor	درجه نشان
investitures	اعطای نشان
investiture	اعطای نشان
idegraphy	نشان گذاری
characteristically	نشان ویژه
idiograph	نشان بازرگانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com