Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English
Persian
barrier light
نورافکن ساحلی
Other Matches
jacklight
ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
shore patrol
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
spotlighted
نورافکن
spotlighting
نورافکن
spotlights
نورافکن
headlamp
نورافکن
search light
نورافکن
floodlights
نورافکن
distance light
نورافکن
spotlight
نورافکن
floodlight
نورافکن
headlamps
نورافکن
projector
نورافکن
projectors
نورافکن
motorcycle headlamp
نورافکن موتورسیکلت
deflector of lamp
نورافکن لامپ
illuminator
نورافکن مذهب
arc light projector
نورافکن قوسی
lamp reflector
آینه نورافکن
parabolic reflector
نورافکن اتومبیل
lamp deflector
نورافکن لامپ
search light illumination
روشنایی با نورافکن
spotlights
چراغ نورافکن
spotlighting
چراغ نورافکن
spotlight
چراغ نورافکن
spotlighted
چراغ نورافکن
floodlit
با نور نورافکن نورانیشده
shining
مسابقه بکمک نورافکن
jacklight
نورافکن مخصوص ماهیگیری
omnibus headlamp
نورافکن مینی بوس
lightening bug ship
هلی کوپتر نورافکن دار
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
occulter
صفحه پوشاننده بیم نورافکن
landing beam
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
carry light
نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
luminaire
دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
limelight
قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
beach head
سر پل ساحلی
strandline
خط ساحلی
bridgehead line
خط سر پل ساحلی
seasider
ساحلی
sea board
خط ساحلی
inshore water
اب ساحلی
bridge head
سر پل ساحلی
inshore
ساحلی
offing
اب ساحلی
coastlines
خط ساحلی
coastal
ساحلی
coastline
خط ساحلی
sea dike
دیوار ساحلی
costal frontier
مرز ساحلی
beach face
کمربند ساحلی
coastal zone
منطقه ساحلی
coastal route
مسیر ساحلی
shore patrol
دژبان ساحلی
coastal patrol
گشتی ساحلی
coastal frontier
حدود ساحلی
coastal artillery
توپخانه ساحلی
coast station
ایستگاه ساحلی
coast defence
پدافند ساحلی
shore stablishment
تاسیسات ساحلی
martello
قلعه ساحلی
groyne
سد یا دیواره ساحلی
quays
دیوار ساحلی
littoral
ناحیه ساحلی
quay
دیوار ساحلی
dune
توده شن ساحلی
marina
تفرجگاه ساحلی
land breeze
باد ساحلی
marinas
تفرجگاه ساحلی
coastguard
گارد ساحلی
shore patrol
پلیس ساحلی
intermediate type submarine cable
کابل ساحلی
inshorepatrol
گشتی ساحلی
foreshore
کمربند ساحلی
inshore water
ابهای ساحلی
inshore current
جریان اب ساحلی
inshore current
جریانات ساحلی
foreshores
کمربند ساحلی
shoreline
خط ساحل یا خط ساحلی
cabotage
کشتیرانی ساحلی
beach reserves
ذخایر ساحلی
coastguards
گارد ساحلی
beach erosion
فرسایش ساحلی
tidewater
خط ساحلی کشند اب
shore erosion
فرسایش ساحلی
beach organization
یکان ساحلی
beach obstacle
مانع ساحلی
over the beach operations
عملیات ساحلی
beach exit
معبر ساحلی
beach matting
کف پوش ساحلی
territorial waters
ابهای ساحلی
beach patrol
گشتی ساحلی
landing craft
کرجی ساحلی
cabotage
تجارت ساحلی
shorelines
خط ساحل یا خط ساحلی
boat telephone
تلفن ساحلی
shore boat
تاکسی ساحلی
beach exit
گذرگاه ساحلی
links
تپه ساحلی
beach patrol
نگهبان ساحلی
territorial sea
دریای ساحلی
beach group
گروه خدمات ساحلی
sanbar
دیوار شنی ساحلی
beach flag
پرچم مشخصه ساحلی
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
battalion landing team
تیم ساحلی گردان
levee
دیواره ساحلی رودخانه
barrier reef
مرجان سنگ ساحلی
beach dump
انبار موقت ساحلی
continental shelf
حد ساحلی فلات قاره
coaster
کشتی ویژه خط ساحلی
coasters
کشتی ویژه خط ساحلی
beach support area
منطقه پشتیبانی ساحلی
coastal frontier
نوار مرزی ساحلی
coastal navigation, coasting
حمل و نقل ساحلی
cabotage
حمل ونقل ساحلی
coastal route
راه ابی ساحلی
beachmaster's unit
یکان لجستیک ساحلی
costal frontier
نوار مرزی ساحلی
beach minefield
میدان مین ساحلی
lidos
میعادگاه قشنگ ساحلی
lido
میعادگاه قشنگ ساحلی
beach matting
تور سیمی ساحلی
cabotage
کشتی رانی ساحلی
tideland
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
Goa
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
phalarope
مرغ ساحلی نوک دراز
piloting
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
cay
تخته سنگ ساحلی درجزیره
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
coves
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
cove
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
offshore
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
surfbird
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
sea frontiers
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
willet
مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
layig up position
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
beach organization
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
intracoastal sealift
سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
riviera
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
beams
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beam
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
polder
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
rill
جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
offshore
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
ports
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
intercoastal
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach party
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
piloting
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
freedom of seas
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
coastal convoy
ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
luminaries
جرم اسمانی جرم نورافکن اسمانی
luminary
جرم اسمانی جرم نورافکن اسمانی
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com