English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
chilled roll نورد سخت کننده
Search result with all words
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
Other Matches
carriage نورد
inking roller نورد
rollers نورد
beam نورد
carriages نورد
drummed نورد
beams نورد
drum نورد
rolls نورد
rolled نورد
rolled copper strips مس نورد
roll نورد
roller نورد
mill کارخانه نورد
sailors دریا نورد
continous rolling نورد دائمی
alpinist کوه نورد
rolls نورد کردن
seafarers دریا نورد
seafarer دریا نورد
rolling نورد زدن
mills کارخانه نورد
cragsman کوه نورد
roughing roll پیش نورد
grooved roll نورد شیاردار
warp beam نورد بالا
breaking down roll نورد شکست
carriage return بازگشت نورد
carriage control کنترل نورد
blooming roll نورد شمشه
blooming train مسافت نورد
cr بازگشت نورد
sailor دریا نورد
universal roll نورد یونیورسال
cross roll نورد عرضی
cross country mill نورد چلیپایی
rolling mill دستگاه نورد
center disc roll نورد دیسکی
breast نورد پایین
break down roll پیش نورد
rolled نورد کردن
cosmonaut کیهان نورد
seagoer دریا نورد
roll pass کالیبر نورد
sailer دریا نورد
sheet roll نورد ورق
mountaineers کوه نورد
shipper دریا نورد
cosmonauts کیهان نورد
mountaineer کوه نورد
dummy roll نورد کور
roll pass رخده نورد
shipman دریا نورد
roll نورد کردن
roll stand مقام نورد
roller قرقره نورد
rollers قرقره نورد
seagoing دریا نورد
wire rolling mill دستگاه نورد سیم
carriage control tape نوار کنترل نورد
narrow strip mill نورد نوار باریک
roll piercing process روش نورد مایل
sheet mill stand مقام نورد ورق
cogging stand مقام پیش نورد
tire mill دستگاه نورد لاستیک
muck mill دستگاه نورد فولاد
beam rolling mill نورد کاری تیر
plate roll غستگاه نورد صفحه
rolled glass شیشه نورد خورده
plate mill غستگاه نورد صفحه
cold rolling mill دستگاه نورد سرد
intermediate roll stand مقام نورد میانی
single stand mill دستگاه نورد یک مقامه
bar work نورد کردن میله
hot roll نورد کردن داغ
tube rolling نورد کاری لوله
ingots slab mill دستگاه نورد لوحه
slabbing mill دستگاه نورد لوحه
cogging stand مقام دستگاه نورد
plug mill دستگاه نورد توپی
seamanlike مثل دریا نورد
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
compressed asphalt اسفالت نورد شده
rolled profile نیمرخ نورد خورده
roll housing پایه دستگاه نورد
cogging mill دستگاه نورد شمشه
drawing mill دستگاه نورد کششی
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
hot strip mill مسیر نورد گرم
rolled iron or steel فولاد نورد خورده
blooming stand مقام پیش نورد
breaking down stand مقام پیش نورد
wire rod mill کالیبر نورد سیم
roughing stand مقام پیش نورد
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
corrugated rolling mill دستگاه نورد ورق موجدار
cold reduce نورد کردن در حالت سرد
armor plate rolling mill دستگاه نورد ورق زرهی
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
bar mill دستگاه نورد میله گرد
hot rolled strip باریکه نورد شده داغ
cogging mill train مسیر دستگاه نورد شمش
cogging roll دستگاه نورد اولیه شمش
continous rod mill دستگاه نورد سیم دائمی
sheet roller کارخانه نورد ورق فلزی
cog down به سمت پایین نورد کردن
cold roll نورد کردن در حالت سرد
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
fielder بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
platen نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
platen صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
mill نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills نورد کردن فرز کردن اسیاب
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com