Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
beam rolling mill
نورد کاری تیر
Search result with all words
tube rolling
نورد کاری لوله
Other Matches
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
rolled copper strips
مس نورد
drummed
نورد
beams
نورد
beam
نورد
rolls
نورد
carriage
نورد
drum
نورد
roller
نورد
roll
نورد
rolled
نورد
inking roller
نورد
rollers
نورد
carriages
نورد
rollers
قرقره نورد
mountaineers
کوه نورد
roller
قرقره نورد
cross roll
نورد عرضی
cr
بازگشت نورد
cragsman
کوه نورد
cross country mill
نورد چلیپایی
roll
نورد کردن
cosmonauts
کیهان نورد
rolls
نورد کردن
sailors
دریا نورد
dummy roll
نورد کور
universal roll
نورد یونیورسال
carriage control
کنترل نورد
sailor
دریا نورد
rolled
نورد کردن
blooming roll
نورد شمشه
cosmonaut
کیهان نورد
mountaineer
کوه نورد
blooming train
مسافت نورد
mill
کارخانه نورد
sailer
دریا نورد
seagoer
دریا نورد
shipman
دریا نورد
seagoing
دریا نورد
mills
کارخانه نورد
sheet roll
نورد ورق
center disc roll
نورد دیسکی
shipper
دریا نورد
seafarers
دریا نورد
carriage return
بازگشت نورد
rolling mill
دستگاه نورد
grooved roll
نورد شیاردار
roughing roll
پیش نورد
rolling
نورد زدن
warp beam
نورد بالا
roll pass
کالیبر نورد
seafarer
دریا نورد
roll pass
رخده نورد
continous rolling
نورد دائمی
alpinist
کوه نورد
breast
نورد پایین
breaking down roll
نورد شکست
roll stand
مقام نورد
break down roll
پیش نورد
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
intermediate roll stand
مقام نورد میانی
tire rolling mill
دستگاه نورد لاستیک
hot roll
نورد کردن داغ
muck mill
دستگاه نورد فولاد
rolled iron or steel
فولاد نورد خورده
slabbing mill
دستگاه نورد لوحه
ingots slab mill
دستگاه نورد لوحه
hot strip mill
مسیر نورد گرم
tire mill
دستگاه نورد لاستیک
drawing mill
دستگاه نورد کششی
carriage control tape
نوار کنترل نورد
cold rolling mill
دستگاه نورد سرد
roll housing
پایه دستگاه نورد
roll piercing process
روش نورد مایل
rolled glass
شیشه نورد خورده
cogging stand
مقام دستگاه نورد
rolled profile
نیمرخ نورد خورده
cogging stand
مقام پیش نورد
seamanlike
مثل دریا نورد
cogging mill
دستگاه نورد شمشه
sheet mill stand
مقام نورد ورق
chilled roll
نورد سخت کننده
single stand mill
دستگاه نورد یک مقامه
compressed asphalt
اسفالت نورد شده
wire rolling mill
دستگاه نورد سیم
wire rod mill
کالیبر نورد سیم
bar work
نورد کردن میله
plate mill
غستگاه نورد صفحه
blooming stand
مقام پیش نورد
plate roll
غستگاه نورد صفحه
breaking down stand
مقام پیش نورد
narrow strip mill
نورد نوار باریک
manufactoring tape milling machine
دستگاه نورد صنعتی
plug mill
دستگاه نورد توپی
roughing stand
مقام پیش نورد
corrugated rolling mill
دستگاه نورد ورق موجدار
double two high rolling mill
دستگاه نورد مضاعف دوبل
cogging mill train
مسیر دستگاه نورد شمش
cogging roll
دستگاه نورد اولیه شمش
wide strip mill
دستگاه نورد نوار پهن
continous rod mill
دستگاه نورد سیم دائمی
hot rolled strip
باریکه نورد شده داغ
cold reduce
نورد کردن در حالت سرد
cold roll
نورد کردن در حالت سرد
armor plate rolling mill
دستگاه نورد ورق زرهی
bar mill
دستگاه نورد میله گرد
smoothing rolls
دستگاه نورد نرم کننده
cog down
به سمت پایین نورد کردن
sheet roller
کارخانه نورد ورق فلزی
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
rolling
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
platen
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
platen
صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mill
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mosaics
موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery
سرب کاری کارخانه سرب کاری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
curries
کاری
malfunctions
کژ کاری
malfunctioned
کژ کاری
malfunction
کژ کاری
plastering
گچ کاری
slobbery
تف کاری
currie
کاری
curry
کاری
parget
گچ کاری
plasterwork
گچ کاری
under employment
کم کاری
impotence
کاری
effective
کاری
electroplating
اب کاری
active
کاری
intent on doing anything
کاری
flower piece
گل کاری
hypofunction
کم کاری
inaction
بی کاری
impotency
کاری
curry powder
کاری
curry powders
کاری
feckful
کاری
boo boo
اشتباه کاری
joinery
نازک کاری
calk
بتونه کاری
drilling
مته کاری
canniness
ملاحظه کاری
brick work
اجر کاری
lubrication
روغن کاری
welding
جوش کاری
farming
اجاره کاری
working storage
انباره کاری
punching
منگنه کاری
workspace
فضای کاری
workstation
ایستگاه کاری
working storage
حافظه کاری
brickworks
سفت کاری
workstations
ایستگاه کاری
bumping tool
ابزار خم کاری
brick work
سفت کاری
touch off
<idiom>
شروع کاری
business hours
ساعت کاری
compounding
امیزه کاری
tokenism
نمونه کاری
an active remedy
درمان کاری
decorations
زینت کاری
decoration
زینت کاری
extravagantly
با افراط کاری
mining
معدن کاری
To follow up (trace) something.
پی کاری را گرفتن
You dont seem to be with it . You dont know the half of it .
تو کجای کاری
an active man
مرد کاری
prepared
آمادهانجام کاری
dressing-down
چوبه کاری
tour de force
شیرین کاری
punch-ups
کتک کاری
punch-up
کتک کاری
off season
در دوران کم کاری
misconduct
خلاف کاری
acrography
گچ کاری برجسته
active cell
خانه کاری
anaplasty
پیوند کاری
brushwork
قلممو کاری
squalor
کثافت کاری
amalgamating
ملغمه کاری
blindage
صیقل کاری
amalgamates
ملغمه کاری
amalgamated
ملغمه کاری
amalgamate
ملغمه کاری
forming
فرم کاری
smelting
ذوب کاری
forging
چکش کاری
come to
<idiom>
شروع کاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com