English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (37 milliseconds)
English Persian
rebuild نوسازی کردن قطعات
rebuilds نوسازی کردن قطعات
Search result with all words
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
Other Matches
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
reconstructs نوسازی کردن
reconstructing نوسازی کردن
reconstruct نوسازی کردن
reconstructed نوسازی کردن
rebuilding نوسازی کردن
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
replaced عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
assemble سوار کردن قطعات
assembles سوار کردن قطعات
renovation تجدید قطعات کردن
assembled سوار کردن قطعات
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
salvage پیاده کردن کامل قطعات
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
salvages پیاده کردن کامل قطعات
match mark جفتن و جور کردن قطعات
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcels به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
rig in باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
gentrification نوسازی
mending نوسازی
rebuilt نوسازی
reconstruction نوسازی
reconstructions نوسازی
modernization نوسازی
remake نوسازی
instauration نوسازی
rehabilitation نوسازی
novation نوسازی
remakes نوسازی
renovation نوسازی
economic modernization نوسازی اقتصادی
renewal نوسازی تاسیسات
renovation اصلاح نوسازی
economic reconstruction نوسازی اقتصادی
invisible refresh نوسازی نامرئی
renewals نوسازی تاسیسات
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
modification work order حکم کار نوسازی
modification work order برگ درخواست نوسازی
modification number شماره نوسازی وسیله
rebuilds نوسازی تعمیر مجدد
rebuild نوسازی تعمیر مجدد
cost of reproduction هزینه نوسازی و ترمیم
toft محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
smithereens قطعات
chrestomathy قطعات منتخب
chrestomathy قطعات برگزیده
trilcgy یا قطعات سه گانه
parts قطعات یدکی
spare parts قطعات یدکی
analecta قطعات ادبی
main members قطعات اصلی
cable accessory قطعات کابل
shatter قطعات شکسته
flinders قطعات شکسته
end product مجموعه قطعات
chosen fragments قطعات منتخبه
repair parts قطعات یدکی
table of replaceable partes فهرست قطعات
shatters قطعات شکسته
chosen fragments قطعات گزیده
shell fragments قطعات گلوله
bill of material صورت قطعات
parts list فهرست قطعات
common parts قطعات عمومی
parts list لیست قطعات
component drawing رسم قطعات
staff section قطعات سمبه
parts peculiar قطعات اختصاصی
web stiffeners قطعات تقویتی
common items قطعات عمومی
common hardware قطعات عمومی
parts peculiar قطعات مخصوص
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
common parts قطعات یدکی عمومی
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
nomenclature نام گذاری قطعات
analects قطعات ادبی منتخبات
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
bitty متشکل از قطعات ریز
fragments قطعات متلاشی خردکردن
fragment قطعات متلاشی خردکردن
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
investment castings قطعات ریخته گی بسته
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
object assembly test ازمون الحاق قطعات
authorized parts list لیست قطعات مجاز
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
weldment قطعات بهم جوش خورده
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
bossed ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bosses ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
disassembly عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
bossing ناف روی قطعات ریختگی قوز
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
vapor degreasing غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
dicing طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
backlash خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
dice طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
breakdown drawing رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
tessera قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
to let somebody treat you like a doormat <idiom> با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com