English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English Persian
seasonal fluctuation نوسانات فصلی
seasonal fluctuations نوسانات فصلی
Other Matches
fluctuations نوسانات
oscilliations نوسانات
business fluctuations نوسانات بازرگانی
cost variance نوسانات هزینه
cyclical fluctuations نوسانات دورهای
cyclical fluctuations نوسانات ادواری
flucuations نوسانات اقتصادی
ultrasonic نوسانات مکانیکی
year to year fluctuation نوسانات سالیانه
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
phreatic fluctuation نوسانات سطح ایستائی اب
torsional damper میراکننده نوسانات پیحشی
capitular فصلی
seasonally فصلی
disjunctive فصلی
seasonal فصلی
stabilisers وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilizer وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
seasonal adjustment تعدیلات فصلی
seasonal worker کارگر فصلی
seasonal work کار فصلی
seasonal adjustments تعدیلهای فصلی
seasonal variations تغییرات فصلی
seasonal index شاخص فصلی
seasonal storage مخزن فصلی
seasonal unemployment بیکاری فصلی
ephemeral stream رود فصلی
campaign مسابقههای فصلی
campaigned مسابقههای فصلی
campaigning مسابقههای فصلی
campaigns مسابقههای فصلی
season ticket بلیط فصلی
season tickets بلیط فصلی
actual state of affairs اوضاع فصلی
buffets نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffet نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
marigraph دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
buffeting نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
pollenosis [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
pollinosis [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
hayfever [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
hay fever [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
disjunctive دارای دو شق مختلف فصلی
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
to prefix a chapter to a book فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
plenum chamber محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
enzootic مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
gandey dancer کارگر فصلی کارگر سیار
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com