Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (4 milliseconds)
English	Persian
stable oscillation	نوسان پایدار
Other Matches
voltage swing	نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
vibrograph	نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope	نوسان بین نوسان نما
oscillograph	نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer	نوسان نگار نوسان سنج
oscillogram	نوسان سنج نوسان نگار
durable	پایدار
unflinching	پایدار
constants	پایدار
permanent	پایدار
impermanent	نا پایدار
perdurable	پایدار
persistent	پایدار
indissoluble	پایدار
stanch	پایدار
written in water	نا پایدار
resistant	پایدار
constant	پایدار
abiding	پایدار
stables	پایدار
inexhaustible	پایدار
stable	پایدار
never failing	پایدار
changeless	پایدار
livelong	پایدار
steady state growth	رشد پایدار
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
steady state	وضعیت پایدار
steady growth	رشد پایدار
continuous wave	موج پایدار
continuous fire	اتش پایدار
continous operation	عملکرد پایدار
fixed material	مواد پایدار
sustained illumination	روشنایی پایدار
fasted	پایدار باوفا
stabilisers	پایدار ساز
indissolubly	بطور پایدار
stable equilibrium	تعادل پایدار
stabilisers	پایدار کننده
inconstantly	بطور نا پایدار
stabilizer	پایدار کننده
stabilizer	پایدار ساز
metastable	شبه پایدار
fast	پایدار باوفا
air resistant	پایدار در هوا
metastable	نیم پایدار
c.w.	موج پایدار
coarse mine	مین پایدار
fasts	پایدار باوفا
undamped oscillation	موج پایدار
p.m.	مغناطیس پایدار
perdurably	بطور پایدار
permanent flow	بده پایدار
permanent magnet	مغناطیس پایدار
proof weather	هوا پایدار
stable air	هوای پایدار
stable airfoil	ایرفویل پایدار
undamped wave	موج پایدار
stable isotope	ایزوتوپ پایدار
stable nucleus	هسته پایدار
fastest	پایدار باوفا
stable	پایدار پابرجا
stables	پایدار پابرجا
permanent	پایدار ماندنی
baldaquin	سایبان پایدار
baldacchino	سایبان پایدار
magnets	مغناطیس پایدار
magnet	مغناطیس پایدار
baldachino	سایبان پایدار
baldachin	سایبان پایدار
undying	پایدار فناناپذیر
unfailing	کم نیامدنی پایدار
sustainable energy	انرژی پایدار
for good <idiom>	برای همیشه ،پایدار
future-oriented <adj.>	پایدار [نسبت به آینده]
hard goods	اجسام پایدار ومقاوم
frequency stabilization	پایدار نمودن فرکانس
sustained fire	اتش پایدار یادائمی
metastable state	حالت نیم پایدار
semistable elementry particle	ذره نیم پایدار
semistable elementry particle	ذره شبه پایدار
quasi stable elementry particle	ذزه نیم پایدار
quasi stable elementry particle	ذره شبه پایدار
sustainable <adj.>	پایدار [نسبت به آینده]
metastable state	تراز نیم پایدار
metasable equilibrium	تعادل شبه پایدار
diergolic	خرج مایع پایدار
self sustaining growth	رشد خود پایدار
metastable phase	فاز شبه پایدار
metastable solution	محلول شبه پایدار
binary switch	سویچی با دو وضعیت پایدار
steady state equilibrium	تعادل در وضعیت رشد پایدار
permanent magnet dynamic	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
dowel bar	میله پایدار کننده بتن
equilibrium	وضع ثابت و پایدار ترازمندی
permanent magnet centering	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
unfaling	تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
setting time	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
warm-ups	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-up	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
libration	نوسان
vibrancy	نوسان
fluctuates	نوسان
fluctuation	نوسان
head nystagmus	نوسان سر
sway	نوسان
vibration	نوسان
ascillation	نوسان
sways	نوسان
oscillatory motion	نوسان
fluctuated	نوسان
lurch	نوسان
swayed	نوسان
swing	نوسان
see-sawing	نوسان
swings	نوسان
see-sawed	نوسان
oscillation	نوسان
see-saw	نوسان
dead beat	بی نوسان
lurched	نوسان
undulation	نوسان
lurching	نوسان
lurches	نوسان
pulsation	نوسان
to-ing and fro-ing	نوسان
yo-yo	در نوسان
yo-yos	در نوسان
oscillations	نوسان
fluctuate	نوسان
see-saws	نوسان
line voltage variation	نوسان شبکه
vibratility	لرزه نوسان
light fluctuation	نوسان نور
total amplitude of oscillation	دامنه کل نوسان
torsional vibration	نوسان پیچشی
swivelling feature	قابلیت نوسان
swingy	نوسان دار
quenching frequency	فرکانس نوسان
damped oscillation	نوسان میرا
librate	نوسان کردن
generation of oscillations	تولید نوسان
goniometer	نوسان سنج
load variation	نوسان بار
vibrograph	رسام نوسان
vibration excitation	تحریک نوسان
light fluctuation	نوسان روشنایی
vibrational	لرزه نوسان
line voltage variation	نوسان ولتاژ
intermediate oscillation	نوسان میانی
vibration damping	میرایی نوسان
vibration damper	میراکننده نوسان
vibrograph	نوسان نگار
vacillant	نوسان کننده
multivibrator	نوسان ساز
see-sawing	نوسان کردن
oscillograph	نوسان نما
oscillograph	نوسان نگار
sides way	نوسان عرضی
self excited/induced vibration	نوسان خودالقایی
oscillography	نوسان نگاری
oscillometer	نوسان سنج
oscillometry	نوسان سنجی
oscilloscope	نوسان سنج
periodic fluctuation	نوسان دورهای
oscilloscope	نوسان نما
see-sawed	نوسان کردن
natural vibration	نوسان طبیعی
natural vibration	نوسان ازاد
oscillating circuit	مدار نوسان
oscillator	نوسان کننده
oscillator	نوسان ساز
swing bridge	پل نوسان دار
swayer	نوسان دار
oscillogram	نوسان نگاره
vibrometer	نوسان سنج
whirling mode	نوسان شفت
see-saw	نوسان کردن
oscillogram	نوسان نگاشت
see-saws	نوسان کردن
oscilloscope	نوسان نگار
reciprocated	نوسان کردن
fluctuated	نوسان داشتن
varies	نوسان کردن
fluctuates	نوسان داشتن
modulation	نوسان صدا
modulation	نوسان فرکانس
undulates	نوسان داشتن
undulated	نوسان داشتن
undulate	نوسان داشتن
vacillation	اونگ نوسان
wavering	نوسان کردن
amplitude	میدان نوسان
oscillations	نوسان سازی
amplitude of oscillation	دامنه نوسان
oscillation	نوسان سازی
hunting	نوسان سرعت
vary	نوسان کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com