Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
to take down
نوشتن پایین اوردن
Other Matches
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
to reach down
پایین اوردن
disrate
پایین اوردن
bate
پایین اوردن
shut
پایین اوردن
shuts
پایین اوردن
shutting
پایین اوردن
to beat down
پایین اوردن
to bring down
پایین اوردن
to set down
پایین اوردن
lower
پایین اوردن لوله
lowers
پایین اوردن لوله
lowering
پایین اوردن لوله
lowered
پایین اوردن لوله
markdown
پایین اوردن قیمت
mark down
پایین اوردن قیمت
lower
: پایین اوردن تخفیف دادن
to shut down
تعطیل شدن پایین اوردن
lowered
: پایین اوردن تخفیف دادن
lowers
: پایین اوردن تخفیف دادن
lowering
: پایین اوردن تخفیف دادن
pull down
پایین اوردن تخفیف دادن
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to weigh down
سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
mark-downs
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
elevations
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
roll back
قیمت جنسی یاکالایی را بسطح اولیه پایین اوردن
elevation
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
cryptograph
به رمز نوشتن بصورت رمز در اوردن
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
down
سوی پایین بطرف پایین
governmentalize
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
grasped
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps
بچنگ اوردن گیر اوردن
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
inscribing
نوشتن
indite
نوشتن
to reduce to writing
نوشتن
to drive a pen or quill
نوشتن
pt down
نوشتن
superscrible
نوشتن
to set down
نوشتن
write head
هد نوشتن
inscribes
نوشتن
scribbling
بد نوشتن
pen
نوشتن
penned
نوشتن
penning
نوشتن
pens
نوشتن
put down
<idiom>
نوشتن
inscribe
نوشتن
to put down
نوشتن
set down
نوشتن
inscribed
نوشتن
scrawling
بد نوشتن
writes
نوشتن
scrawled
بد نوشتن
scribble
بد نوشتن
write
نوشتن
scrawls
بد نوشتن
scrawl
بد نوشتن
scribbled
بد نوشتن
scribbles
بد نوشتن
over write
جای نوشتن
annotated
یادداشت نوشتن
elegize
قصیده نوشتن
annotated
تفسیر نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
annotating
حاشیه نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
annotating
تفسیر نوشتن
annotating
یادداشت نوشتن
to dip ones pen in gall
سخت نوشتن
annotates
تفسیر نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
autographing
دستخط نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
annotate
تفسیر نوشتن
miswrite
اشتباه نوشتن
poeticize
شعر نوشتن
rewrites
دوباره نوشتن
double space
یک خط درمیان نوشتن
autograph
دستخط نوشتن
rewrite
باز نوشتن
autographed
دستخط نوشتن
rewrite
دوباره نوشتن
autographs
دستخط نوشتن
itemising
به اقلام نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
preface
دیباچه نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
inscroll
در طومار نوشتن
allegorize
تمثیل نوشتن
scrolls
کتیبه نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
jotted
با شتاب نوشتن
jots
با شتاب نوشتن
jot
با شتاب نوشتن
i am weary of writing
از نوشتن خسته
circumscribe
نوشتن در دور
circumscribed
نوشتن در دور
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
overwrite
دومرتبه نوشتن
overwrite
جای نوشتن
handwrite
بادست نوشتن
circumscribes
نوشتن در دور
overwrite
زیاد نوشتن
circumscribing
نوشتن در دور
scroll
کتیبه نوشتن
tired of writing
خسته از نوشتن
write up
به تفصیل نوشتن
write-up
به تفصیل نوشتن
engross
درشت نوشتن
tablet
بر لوح نوشتن
write-ups
به تفصیل نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
wirte only
تنها نوشتن
demythologize
تفسیر نوشتن
prose
نثر نوشتن
write head
نوک نوشتن
write out
به تفصیل نوشتن
note
نت موسیقی نوشتن
penmanship
طرز نوشتن
notes
نت موسیقی نوشتن
impanel
در صورت نوشتن
graphomania
شهوت نوشتن
prefaces
دیباچه نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
precis
خلاصه نوشتن
to write off
به اسانی نوشتن
r/w
خواندن- نوشتن
poetize
شعر نوشتن
tablets
بر لوح نوشتن
enlists
درفهرست نوشتن
editorialized
سرمقاله نوشتن
preamble
مقدمه نوشتن
editorializes
سرمقاله نوشتن
preambles
مقدمه نوشتن
enlisting
درفهرست نوشتن
prefaced
دیباچه نوشتن
prefacing
دیباچه نوشتن
programs
برنامه نوشتن
scribble
باشتاب نوشتن
invoice
فاکتور نوشتن
scribbling
باشتاب نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
write off
زود نوشتن
scribbles
باشتاب نوشتن
invoiced
فاکتور نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
scribbled
باشتاب نوشتن
itemizing
به اقلام نوشتن
editorialised
سرمقاله نوشتن
editorialises
سرمقاله نوشتن
editorialising
سرمقاله نوشتن
invoices
فاکتور نوشتن
editorialize
سرمقاله نوشتن
list
در فهرست نوشتن
program
برنامه نوشتن
table
در فهرست نوشتن
pens
خامه نوشتن
tabled
در فهرست نوشتن
commentate
تقریظ نوشتن
commentated
تقریظ نوشتن
graphic
وابسته به فن نوشتن
read/write
خواندن- نوشتن
rewrote
باز نوشتن
rewrote
دوباره نوشتن
commentates
تقریظ نوشتن
read/write head
هدخواندن- نوشتن
rewritten
باز نوشتن
rewritten
دوباره نوشتن
commentating
تقریظ نوشتن
tabling
در فهرست نوشتن
rewriting
باز نوشتن
rewriting
دوباره نوشتن
tables
در فهرست نوشتن
rewrites
باز نوشتن
to write out
بتفضیل نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com