English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
Other Matches
imagery صنایع بدیعی
figures of speech صنایع بدیعی
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
rhetorical بدیعی
ornately باصنایع بدیعی
nattiest اراسته
in full fig اراسته
natty اراسته
equipped اراسته
prissy اراسته
trim اراسته
adorned اراسته
trimmest اراسته
politic اراسته
decent اراسته
clean limbed اراسته
sprucy اراسته
ornamented اراسته
decorated اراسته
decorous اراسته
trims اراسته
spruce اراسته
spruces اراسته
nattier اراسته
plumy با پر اراسته
ornately قطور اراسته
sprucely بطور اراسته
spic and span اراسته ومرتب
poppied اراسته به خشخاش
panoplied مجهز و اراسته
overdrssed زیاد اراسته
ornamented with jewles اراسته به جواهر
symmetrize هم اراسته کردن
inlaid with mosaic اراسته باموزائیک
polished مهذب اراسته
spick-and-span اراسته ومرتب
spick and span اراسته ومرتب
brisk تیز اراسته
brisker تیز اراسته
briskest تیز اراسته
laureate اراسته ببرگ غار
flory اراسته با نشان گل یا سوسن
neatly بطور مرتب و اراسته
trimly بطور اراسته و زیبا
in perfect trim کاملا اراسته یا اماده
tidily بطور اراسته و منظم
ornate بیش ازحد اراسته
nattily بطور اراسته و قشنگ
steel industries صنایع فولادی
consumer industries صنایع مصرفی
key industries صنایع اصلی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
heavy industries صنایع سنگین
related industries صنایع مرتبط
heavy industry صنایع سنگین
key industries صنایع کلیدی
handicrafts صنایع دستی
nationalized industries صنایع ملی
nationalized industries صنایع دولتی
indigenous industries صنایع بومی
metal industries صنایع فلزی
indigenous industries صنایع محلی
handcraft صنایع یدی
chemical industries صنایع شیمیایی
government owned industries صنایع دولتی
food industries صنایع غذایی
primary industries صنایع اولیه
fine art صنایع مستظرفه
woodcraft صنایع چوبی
utility صنایع همگانی
figure of speech صنایع ادبی
neaty بطور مرتب و اراسته بسادگی
she is neatly dressed جامه اش اراسته و پاکیزه است
dilettantes دوستدارتفننی صنایع زیبا
antitrust یااتحادیههای بزرگ صنایع
aesthete طرفدار صنایع زیبا
industrially از نظر حرف و صنایع
plastic arts صنایع پلاستیکی یا قالبی
dilettante دوستدارتفننی صنایع زیبا
heavy goods محصول صنایع سنگین
aesthetes طرفدار صنایع زیبا
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
dilettanti دوستدارتفننی صنایع زیبا
government owned industries صنایع متعلق بدولت
protectionist طرفدار حمایت از صنایع داخلی
minerva صنایع یدی خدای پزشکی
protectionists طرفدار حمایت از صنایع داخلی
cartels اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
industries and mines اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
chamber of commerce اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
broadside توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
she kept her room neat اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
broadsides توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
industrial دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
to protect home industry صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
bounties تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
eia Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
euphuism انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
maypole تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
inscription نوشته
letters نوشته
text نوشته
scrip نوشته
inscriptions نوشته
writs نوشته
record نوشته
epigraph نوشته
manuscript نوشته
writ نوشته
opuses نوشته
opus نوشته
paper work نوشته
deposition نوشته
papeteries نوشته
depositions نوشته
texts نوشته
letter نوشته
manuscripts نوشته
ancient manuscript نوشته قدیمی
it is written that نوشته اندکه
chirograph دست نوشته
handwriting دست نوشته
hand writing دست نوشته
manuscript دست نوشته
cryptogram نوشته رمزی
writing نوشته نوشتجات
petrograph سنگ نوشته
writings نوشته نوشتجات
pseudograph نوشته جعلی
cryptograph نوشته رمزی
petroglyph سنگ نوشته
callout نوشته راهنما
hierogram نوشته قدس
written نوشته شده
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
application معمولا به صورت نوشته
scroll نوشته یافهرست طولانی
numbers عدد نوشته شده
number عدد نوشته شده
inscriptions نقش نوشته خطی
inscription نقش نوشته خطی
applications معمولا به صورت نوشته
psychogram پیام نوشته روح
overwrite نوشته داده در محلی
packaged software بسته پیش نوشته
numerals عدد نوشته شده و..
numeral عدد نوشته شده و..
repetitive letter نوشته شده است
graphically بطور نوشته یا منقوش
poison pen نوشته غرض الود
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
triglot به سه زبان نوشته شده
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
cartouche لوح نوشته مزین
it is written that نوشته شده است که
scrolls نوشته یافهرست طولانی
pornography نوشته شهوت انگیز
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
letter press نوشته وابسته به عکسها
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
legends نوشته روی سکه ومدال
legend نوشته روی سکه ومدال
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
superscription عنوان نوشته روی چیزی
epitaph نوشته روی سنگ قبر
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
bilingual بدو زبان نوشته شده
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
writing چیزی که نوشته شده است
writings چیزی که نوشته شده است
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com