| Total search result: 201 (2 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| autographic     | 
		نوشته شده با دست خودمصنف   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| orphan     | 
		خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود   | 
		
	
		
		| orphans     | 
		خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود   | 
		
	
		
		| orphaned     | 
		خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود   | 
		
	
		
		| manuscripts     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| writs     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| writ     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| epigraph     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| deposition     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| paper work     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| papeteries     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| scrip     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| depositions     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		inscription       | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| letter     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| inscriptions     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| opus     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| manuscript     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| record     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| text     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| texts     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| opuses     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| letters     | 
		نوشته   | 
		
	
		
		| pseudograph     | 
		نوشته جعلی   | 
		
	
		
		| writings     | 
		نوشته نوشتجات   | 
		
	
		
		| petrograph     | 
		سنگ نوشته   | 
		
	
		
		| petroglyph     | 
		سنگ نوشته   | 
		
	
		
		| it is written that     | 
		نوشته اندکه   | 
		
	
		
		| cryptogram     | 
		نوشته رمزی   | 
		
	
		
		| hierogram     | 
		نوشته قدس   | 
		
	
		
		| cryptograph     | 
		نوشته رمزی   | 
		
	
		
		| writing     | 
		نوشته نوشتجات   | 
		
	
		
		| hand writing     | 
		دست نوشته   | 
		
	
		
		| chirograph     | 
		دست نوشته   | 
		
	
		
		| manuscript     | 
		دست نوشته   | 
		
	
		
		| ancient manuscript     | 
		نوشته قدیمی   | 
		
	
		
		| written     | 
		نوشته شده   | 
		
	
		
		| handwriting     | 
		دست نوشته   | 
		
	
		
		| callout     | 
		نوشته راهنما   | 
		
	
		
		| numbers     | 
		عدد نوشته شده   | 
		
	
		
		| cryptanalysis     | 
		کشف نوشته رمزی   | 
		
	
		
		| letter press     | 
		نوشته وابسته به عکسها   | 
		
	
		
		| imperscriptible     | 
		فاقد اجازه نوشته   | 
		
	
		
		| it is written that     | 
		نوشته شده است که   | 
		
	
		
		| graphically     | 
		بطور نوشته یا منقوش   | 
		
	
		
		| applications     | 
		معمولا به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| pornography     | 
		نوشته شهوت انگیز   | 
		
	
		
		| erotica     | 
		نوشته ها واصطلاحات عاشقانه   | 
		
	
		
		inscription       | 
		نقش نوشته خطی   | 
		
	
		
		| inscriptions     | 
		نقش نوشته خطی   | 
		
	
		
		| scroll     | 
		نوشته یافهرست طولانی   | 
		
	
		
		| numerals     | 
		عدد نوشته شده و..   | 
		
	
		
		| numeral     | 
		عدد نوشته شده و..   | 
		
	
		
		| scrolls     | 
		نوشته یافهرست طولانی   | 
		
	
		
		cartouche       | 
		لوح نوشته مزین   | 
		
	
		
		| application     | 
		معمولا به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| number     | 
		عدد نوشته شده   | 
		
	
		
		| pornograph     | 
		نوشته ها و عکسهای رکیک   | 
		
	
		
		| poison pen     | 
		نوشته غرض الود   | 
		
	
		
		| packaged software     | 
		بسته پیش نوشته   | 
		
	
		
		| overwrite     | 
		نوشته داده در محلی   | 
		
	
		
		| opusculum     | 
		اثریا نوشته بی اهمیت   | 
		
	
		
		| psychogram     | 
		پیام نوشته روح   | 
		
	
		
		| triglot     | 
		به سه زبان نوشته شده   | 
		
	
		
		| repetitive letter     | 
		نوشته شده است   | 
		
	
		
		| fill out <idiom>     | 
		نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند   | 
		
	
		
		| slashed zero     | 
		علامت نوشته یا چاپ شده   | 
		
	
		
		| numeral     | 
		اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...   | 
		
	
		
		| numerals     | 
		اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...   | 
		
	
		
		| bilingual     | 
		بدو زبان نوشته شده   | 
		
	
		
		| legends     | 
		نوشته روی سکه ومدال   | 
		
	
		
		| ad-libbed     | 
		بدون نوشته صحبت کردن   | 
		
	
		
		| ad-lib     | 
		بدون نوشته صحبت کردن   | 
		
	
		
		| hyphenated     | 
		نوشته شده با فضای خالی   | 
		
	
		
		| ad-libs     | 
		بدون نوشته صحبت کردن   | 
		
	
		
		| writing     | 
		چیزی که نوشته شده است   | 
		
	
		
		| superscription     | 
		عنوان نوشته روی چیزی   | 
		
	
		
		| graffiti     | 
		نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند   | 
		
	
		
		| legend     | 
		نوشته روی سکه ومدال   | 
		
	
		
		| jotting     | 
		چیزیکه با عجله نوشته شده   | 
		
	
		
		| writings     | 
		چیزی که نوشته شده است   | 
		
	
		
		| epitaph     | 
		نوشته روی سنگ قبر   | 
		
	
		
		| epitaphs     | 
		نوشته روی سنگ قبر   | 
		
	
		
		| blasphemous     | 
		نوشته وگفته کفر امیز   | 
		
	
		
		| hic jacet     | 
		نوشته روی سنگ قبر   | 
		
	
		
		| cryptanalyze     | 
		نوشته رمزی را کشف کردن   | 
		
	
		
		| ad-libbing     | 
		بدون نوشته صحبت کردن   | 
		
	
		
		| purple passage     | 
		نوشته اراسته به صنایع بدیعی   | 
		
	
		
		| accounting package     | 
		بسته پیش نوشته حسابداری   | 
		
	
		
		| purple patch     | 
		نوشته اراسته به صنایع بدیعی   | 
		
	
		
		| NCR paper     | 
		نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود   | 
		
	
		
		| integrated accounting package     | 
		بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع   | 
		
	
		
		| modular accounting package     | 
		برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی   | 
		
	
		
		| equations     | 
		فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل   | 
		
	
		
		| equation     | 
		فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل   | 
		
	
		
		| italic     | 
		حرف به صورت itoloc نوشته شده   | 
		
	
		
		absolute address       | 
		برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق   | 
		
	
		
		| termination notice     | 
		فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]   | 
		
	
		
		| postfix     | 
		کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری   | 
		
	
		
		| software package     | 
		بسته پیش نوشته نرم افزاری   | 
		
	
		
		| subscript     | 
		چیزی که در پایین نامه نوشته شود   | 
		
	
		
		| ballots     | 
		رای مخفی مجموع اراء نوشته   | 
		
	
		
		| It is written for our benefit     | 
		نوشته کردن برای ما فایده دارد   | 
		
	
		
		machine address       | 
		برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق   | 
		
	
		
		| to read between the lines     | 
		معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن   | 
		
	
		
		| compilation     | 
		جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| ballot     | 
		رای مخفی مجموع اراء نوشته   | 
		
	
		
		| balloted     | 
		رای مخفی مجموع اراء نوشته   | 
		
	
		
		| compilations     | 
		جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| applying     | 
		تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| machined     | 
		فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند   | 
		
	
		
		| machine     | 
		فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند   | 
		
	
		
		| pitches     | 
		وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.   | 
		
	
		
		| apply     | 
		تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| machines     | 
		فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند   | 
		
	
		
		| pitch     | 
		وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.   | 
		
	
		
		| hair stroke     | 
		خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی   | 
		
	
		
		| grapho     | 
		پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن   | 
		
	
		
		| graffito     | 
		حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد   | 
		
	
		
		| repondez s'il vous plait [RSVP]     | 
		لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]   | 
		
	
		
		| please reply     | 
		لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]   | 
		
	
		
		| applies     | 
		تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته   | 
		
	
		
		| parodies     | 
		نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد   | 
		
	
		
		| Take a fresh sheet of paper.     | 
		یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار   | 
		
	
		
		| The letter is addressed to you .     | 
		نامه بعنوان شما نوشته شده است   | 
		
	
		
		| unless otherwise prescibed [by the doctor]     | 
		مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته   | 
		
	
		
		| backhanded     | 
		با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز   | 
		
	
		
		| nominal value     | 
		قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده   | 
		
	
		
		| bibliotics     | 
		بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان   | 
		
	
		
		| parody     | 
		نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد   | 
		
	
		
		| the paper is written all over     | 
		همه جای کاغذ نوشته شده است که   | 
		
	
		
		| sic     | 
		علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده   | 
		
	
		
		| user     | 
		نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است   | 
		
	
		
		| rubric     | 
		عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد   | 
		
	
		
		| parodist     | 
		کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد   | 
		
	
		
		| users     | 
		نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است   | 
		
	
		
		| directs     | 
		دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| rubrics     | 
		عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد   | 
		
	
		
		| personals     | 
		بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود   | 
		
	
		
		| hudibrastic     | 
		نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک   | 
		
	
		
		| rational number     | 
		عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود   | 
		
	
		
		direct       | 
		دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| directed     | 
		دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| notation     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| notations     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| head word     | 
		کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود   | 
		
	
		
		| home grown software     | 
		برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری   | 
		
	
		
		| round robin (letter) <idiom>     | 
		نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)   | 
		
	
		
		| sickest     | 
		علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن   | 
		
	
		
		| sibilline books     | 
		کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند   | 
		
	
		
		| objects     | 
		سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است   | 
		
	
		
		| pseudepigrapha     | 
		نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد   | 
		
	
		
		| objecting     | 
		سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است   | 
		
	
		
		| object     | 
		سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است   | 
		
	
		
		| indirect objects     | 
		سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است   | 
		
	
		
		| direct objects     | 
		سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است   | 
		
	
		
		| Lower third     | 
		قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]   | 
		
	
		
		| sick     | 
		علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن   | 
		
	
		
		| teleprompter     | 
		اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون   | 
		
	
		
		| aston [British E]     | 
		قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]   | 
		
	
		
		| chyron [American E]     | 
		قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]   | 
		
	
		
		| objected     | 
		سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است   | 
		
	
		
		| apocrypha     | 
		کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده   | 
		
	
		
		| wires     | 
		کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست   | 
		
	
		
		| annotations     | 
		علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند   | 
		
	
		
		| wire     | 
		کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست   | 
		
	
		
		| annotation     | 
		علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند   | 
		
	
		
		cell       | 
		خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| nuncupative will     | 
		وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود   | 
		
	
		
		Queen's English [King's English] <idiom>       | 
		[انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]   | 
		
	
		
		| demount     | 
		کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند   | 
		
	
		
		| language     | 
		زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود   | 
		
	
		
		| cells     | 
		خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| languages     | 
		زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود   | 
		
	
		
		| insertion point     | 
		نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود   | 
		
	
		
		| face value     | 
		مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است   | 
		
	
		
		| bespoke software     | 
		نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است   | 
		
	
		
		| capitals     | 
		کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند   | 
		
	
		
		| styling     | 
		فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده   | 
		
	
		
		| caps     | 
		کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند   | 
		
	
		
		| vertical diagraph     | 
		شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود   | 
		
	
		
		| postfix     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید   | 
		
	
		
		| styles     | 
		فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده   | 
		
	
		
		| styled     | 
		فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده   | 
		
	
		
		style       | 
		فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده   | 
		
	
		
		| soft sector     | 
		علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود   | 
		
	
		
		| buffer     | 
		فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود   | 
		
	
		
		| specific code     | 
		کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند   | 
		
	
		
		| self compiling compiler     | 
		کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد   | 
		
	
		
		| palimpsest     | 
		نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند   | 
		
	
		
		| documented     | 
		1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است   | 
		
	
		
		| traces     | 
		روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود   | 
		
	
		
		| trace     | 
		روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود   | 
		
	
		
		| destructive addition     | 
		عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد   | 
		
	
		
		| traced     | 
		روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود   | 
		
	
		
		| document     | 
		1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است   | 
		
	
		
		| documenting     | 
		1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است   | 
		
	
		
		| reads     | 
		وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است   | 
		
	
		
		| read     | 
		وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد   |