English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
ancient manuscript نوشته قدیمی
Other Matches
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
age old قدیمی
dates قدیمی
olden قدیمی
old time قدیمی
seniors قدیمی
old timer قدیمی
senior قدیمی
stale cheque چک قدیمی
age-old قدیمی
out of date قدیمی
archaic قدیمی
timeworn قدیمی
veteran قدیمی
veterans قدیمی
bygone قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
outdated قدیمی
fogram قدیمی
old-timer قدیمی
date قدیمی
antiquated قدیمی
ancient قدیمی
old-timers قدیمی
inscription نوشته
epigraph نوشته
manuscript نوشته
manuscripts نوشته
letters نوشته
letter نوشته
writ نوشته
opus نوشته
papeteries نوشته
paper work نوشته
record نوشته
opuses نوشته
text نوشته
texts نوشته
scrip نوشته
writs نوشته
deposition نوشته
inscriptions نوشته
depositions نوشته
prolonged قدیمی مدید
by gone قدیمی گذشته ها
protolanguage زبان قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
newer اخیرا و نه قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
square toed قدیمی مسلک
unreconstructed قدیمی مسلک
museum piece قدیمی غیرعادی
fuddy-duddy قدیمی مسلک
old hat قدیمی مسلک
presentation copy نسخه قدیمی
uptight قدیمی مسلک
old hat هر چیز قدیمی
fuddy-duddies قدیمی مسلک
paleography کتابت قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
ex- سابق قدیمی
ex سابق قدیمی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
primal بسیار قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
fogeys ادم قدیمی
fogies ادم قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
old دیرینه قدیمی
older دیرینه قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
codex نسخه قدیمی
fogey ادم قدیمی
fogy ادم قدیمی
culverin یکجورتوپ قدیمی
past masters استاد قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
past master استاد قدیمی
scholastic متفکران قدیمی
callout نوشته راهنما
hierogram نوشته قدس
manuscript دست نوشته
it is written that نوشته اندکه
petroglyph سنگ نوشته
written نوشته شده
pseudograph نوشته جعلی
petrograph سنگ نوشته
handwriting دست نوشته
hand writing دست نوشته
chirograph دست نوشته
writings نوشته نوشتجات
cryptogram نوشته رمزی
cryptograph نوشته رمزی
writing نوشته نوشتجات
ducat مسکوک طلای قدیمی
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
slow coach ادم قدیمی مسلک
raffle نوعی بازی قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
clepsydra ساعت ابی قدیمی
cataphract نوعی زره قدیمی
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
flintlocks تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
archaism انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
fud ادم قدیمی مسلک
inkhorn دوات شاخی قدیمی
primitively بطور قدیمی یا بدوی
flintlock تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
tod واحد قدیمی وزن
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
falcon باز توپ قدیمی
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
old-style روش گاهشماری قدیمی
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
dodoes آدم قدیمی مسلک
dodo آدم قدیمی مسلک
to cling to the old ways به رسوم قدیمی چسبیدن
falcons باز توپ قدیمی
dodos آدم قدیمی مسلک
viol ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
Antiguated آنتیک ،کهنه،قدیمی
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
scrolls نوشته یافهرست طولانی
scroll نوشته یافهرست طولانی
numerals عدد نوشته شده و..
application معمولا به صورت نوشته
applications معمولا به صورت نوشته
cartouche لوح نوشته مزین
inscriptions نقش نوشته خطی
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
inscription نقش نوشته خطی
numbers عدد نوشته شده
number عدد نوشته شده
numeral عدد نوشته شده و..
overwrite نوشته داده در محلی
it is written that نوشته شده است که
letter press نوشته وابسته به عکسها
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
poison pen نوشته غرض الود
graphically بطور نوشته یا منقوش
packaged software بسته پیش نوشته
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
psychogram پیام نوشته روح
triglot به سه زبان نوشته شده
repetitive letter نوشته شده است
pornography نوشته شهوت انگیز
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
fustiest کفک زده قدیمی مسلک
ye شکل قدیمی کلمه The شماها
fustier کفک زده قدیمی مسلک
fusty کفک زده قدیمی مسلک
viola da gamba ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
stroud پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
neoclassic احیا کننده سبکهای قدیمی
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
fogyish مانع پیشرفت قدیمی مسلک
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
superscription عنوان نوشته روی چیزی
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
bilingual بدو زبان نوشته شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com