English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
Other Matches
hebraism عادات ورسوم واصطلاحات عبری
lover like عاشقانه
amorously عاشقانه
amorous عاشقانه
erotical عاشقانه
amatory عاشقانه
an am or ous glance یک نگاه عاشقانه
billet doux نامه عاشقانه
billet doux یادداشت عاشقانه
oeillade نگاه عاشقانه
sheep's eyes نگاه عاشقانه
sweet nothings حرفهای عاشقانه
love song سرود عاشقانه
sheep's eye نگاه عاشقانه
erotica ادبیات عاشقانه
love letters نامه عاشقانه
love letter نامه عاشقانه
serenader سراینده اواز عاشقانه
to make eyes at عاشقانه نگاه کردن
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
romance کتاب رمان داستان عاشقانه
romances کتاب رمان داستان عاشقانه
madrigals سرود عاشقانه چند نفری
madrigal سرود عاشقانه چند نفری
serenades ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
eye service خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
gloat نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
ogling نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
depositions نوشته
deposition نوشته
opuses نوشته
paper work نوشته
papeteries نوشته
scrip نوشته
manuscript نوشته
texts نوشته
text نوشته
epigraph نوشته
letter نوشته
manuscripts نوشته
writs نوشته
opus نوشته
letters نوشته
writ نوشته
inscription نوشته
inscriptions نوشته
record نوشته
chirograph دست نوشته
manuscript دست نوشته
ancient manuscript نوشته قدیمی
hand writing دست نوشته
handwriting دست نوشته
it is written that نوشته اندکه
callout نوشته راهنما
cryptogram نوشته رمزی
cryptograph نوشته رمزی
hierogram نوشته قدس
writing نوشته نوشتجات
pseudograph نوشته جعلی
petrograph سنگ نوشته
petroglyph سنگ نوشته
written نوشته شده
writings نوشته نوشتجات
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
numerals عدد نوشته شده و..
inscriptions نقش نوشته خطی
inscription نقش نوشته خطی
applications معمولا به صورت نوشته
scroll نوشته یافهرست طولانی
application معمولا به صورت نوشته
number عدد نوشته شده
numbers عدد نوشته شده
pornography نوشته شهوت انگیز
overwrite نوشته داده در محلی
cartouche لوح نوشته مزین
numeral عدد نوشته شده و..
poison pen نوشته غرض الود
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
it is written that نوشته شده است که
psychogram پیام نوشته روح
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
letter press نوشته وابسته به عکسها
scrolls نوشته یافهرست طولانی
graphically بطور نوشته یا منقوش
packaged software بسته پیش نوشته
repetitive letter نوشته شده است
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
triglot به سه زبان نوشته شده
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
writings چیزی که نوشته شده است
writing چیزی که نوشته شده است
bilingual بدو زبان نوشته شده
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
legend نوشته روی سکه ومدال
legends نوشته روی سکه ومدال
superscription عنوان نوشته روی چیزی
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
epitaph نوشته روی سنگ قبر
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
directed دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
rubrics عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
direct دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
directs دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
rubric عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
notation عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notations عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
user نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
users نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
round robin (letter) <idiom> نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
head word کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com