English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
Other Matches
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
polychrome تهیه عکسهای رنگی
grangerize بریدن عکسهای کتاب
photo geology تفسیر عکسهای هوایی
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chains سری عکسهای یک منطقه زنجیر
photo index map نقشه راهنمای عکسهای هوائی
orthochromatic شبیه عکسهای رنگی طبیعی
photogrammetric map تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
imagery pack بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
photogrammetry فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی
photogrammetry مبحث اندازه گیری ومساحی ازروی عکسهای هوایی
air target mosaic مجموعه عکسهای تهیه شده از هدف عکس موزاییک هدفهای هوایی
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
mosaic mountant صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود
microfilmed فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
vulgar پست رکیک
assholes آدمهای گه [اصطلاح رکیک]
fuckers آدمهای گه [اصطلاح رکیک]
motherfuckers آدمهای گه [اصطلاح رکیک]
arseholes آدمهای گه [اصطلاح رکیک]
twats آدمهای گه [اصطلاح رکیک]
dipshits آدمهای گه [اصطلاح رکیک]
vilification سخن زشت و رکیک
dipshits پدرسوخته ها [اصطلاح رکیک]
assholes پدرسوخته ها [اصطلاح رکیک]
motherfuckers پدرسوخته ها [اصطلاح رکیک]
twats پدرسوخته ها [اصطلاح رکیک]
arseholes پدرسوخته ها [اصطلاح رکیک]
Dirty jokes . شوخی های رکیک
fuckers پدرسوخته ها [اصطلاح رکیک]
motherfuckers مادر قحبه ها [اصطلاح رکیک]
dipshits مادر قحبه ها [اصطلاح رکیک]
assholes مادر قحبه ها [اصطلاح رکیک]
twats مادر سگها [اصطلاح رکیک]
assholes مادر سگها [اصطلاح رکیک]
dipshits مادر سگها [اصطلاح رکیک]
motherfuckers مادر سگها [اصطلاح رکیک]
fuckers مادر سگها [اصطلاح رکیک]
fuckers مادر قحبه ها [اصطلاح رکیک]
arseholes مادر قحبه ها [اصطلاح رکیک]
twats مادر قحبه ها [اصطلاح رکیک]
arseholes مادر سگها [اصطلاح رکیک]
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
twats آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
motherfuckers آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
dipshits آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
fuckers آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
arseholes آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
assholes آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
I don't give a shit! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a monkey's (fart)! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a fuck! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a damn shit! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
When the shit hits the fan. <idiom> وقتی که گند کاردر آمد. [اصطلاح رکیک ]
to not give a smeg about something [British E] برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a shit about something برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
letter نوشته
inscriptions نوشته
opus نوشته
manuscript نوشته
manuscripts نوشته
inscription نوشته
letters نوشته
record نوشته
depositions نوشته
writ نوشته
writs نوشته
epigraph نوشته
texts نوشته
text نوشته
scrip نوشته
deposition نوشته
opuses نوشته
paper work نوشته
papeteries نوشته
cryptograph نوشته رمزی
written نوشته شده
callout نوشته راهنما
cryptogram نوشته رمزی
it is written that نوشته اندکه
manuscript دست نوشته
writings نوشته نوشتجات
ancient manuscript نوشته قدیمی
handwriting دست نوشته
petroglyph سنگ نوشته
petrograph سنگ نوشته
hand writing دست نوشته
hierogram نوشته قدس
writing نوشته نوشتجات
chirograph دست نوشته
pseudograph نوشته جعلی
numeral عدد نوشته شده و..
poison pen نوشته غرض الود
cartouche لوح نوشته مزین
psychogram پیام نوشته روح
numerals عدد نوشته شده و..
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
graphically بطور نوشته یا منقوش
repetitive letter نوشته شده است
it is written that نوشته شده است که
triglot به سه زبان نوشته شده
inscription نقش نوشته خطی
overwrite نوشته داده در محلی
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
pornography نوشته شهوت انگیز
packaged software بسته پیش نوشته
application معمولا به صورت نوشته
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
applications معمولا به صورت نوشته
letter press نوشته وابسته به عکسها
scroll نوشته یافهرست طولانی
scrolls نوشته یافهرست طولانی
inscriptions نقش نوشته خطی
number عدد نوشته شده
numbers عدد نوشته شده
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
superscription عنوان نوشته روی چیزی
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
writing چیزی که نوشته شده است
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
epitaph نوشته روی سنگ قبر
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
legends نوشته روی سکه ومدال
legend نوشته روی سکه ومدال
writings چیزی که نوشته شده است
bilingual بدو زبان نوشته شده
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
rubrics عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubric عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
directs دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com