English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (7 milliseconds)
English Persian
soda pop نوشیدنی غیر الکلی
soft drink نوشیدنی غیر الکلی
soft drinks نوشیدنی غیر الکلی
Search result with all words
apTritif نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
nonalcoholic drinks نوشیدنی های غیر الکلی
chaser آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
Other Matches
potable نوشیدنی
What would you like to drink? نوشیدنی چه میل دارید؟
a copious choice of food and drink غذا و نوشیدنی فراوان
non-alcoholic beverages نوشیدنی های غیرالکلی
welcoming drink نوشیدنی خوش آمد گویی
soft drinks نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beverages نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
malted milk نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
malted milks نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
moustache رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
lusher الکلی
alcoholic الکلی
lushest الکلی
lushes الکلی
lush الکلی
alcoholics الکلی
dt's هذیان الکلی
alcoholic paranoid پارانوئید الکلی
jimjams هذیان الکلی
an alcoholic liquor نوشابه الکلی
dipsomania جنون الکلی
alcoholic intoxication مسمومیت الکلی
non-alcoholic <adj.> غیر الکلی
booze مشروب الکلی
boozed مشروب الکلی
boozes مشروب الکلی
boozing مشروب الکلی
spirit مشروبات الکلی
liquor مشروب الکلی
liquors مشروب الکلی
delirium tremens جنون الکلی
alcoholic fermentation تخمیر الکلی
spirit thermometer دماسنج الکلی
alcohol thermometer دماسنج الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
alcohol burner چراغ الکلی
spirits مشروبات الکلی
spiriting مشروبات الکلی
off-licence فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licences فروشگاه نوشابههای الکلی
soft drink نوشابه غیر الکلی
alcoholic blackout یاد زدودگی الکلی
acute alcoholic intoxication مسمومیت حاد الکلی
alcoholic dementia زوال عقل الکلی
alcoholic hallucinosis توهم زدگی الکلی
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
firewater نوشابه الکلی قوی
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
frutex شراب شربت الکلی
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
delirium tremens روان اشفتگی الکلی
stimulants مشروب الکلی انگیزه
stimulant مشروب الکلی انگیزه
red-nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
bone dry کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
dipsomania میل مفرط به نوشابههای الکلی
drinker’s nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
boozer's nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
temperance طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
ginger ales نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ginger ale نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
eye water خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
speakeasy محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
soda water مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
bone dry جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
dipsomaniac کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
rosolio یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
tom collins نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
aperitif نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
acnerosacea ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
mead نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com