English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
flemish brick نوعی اجر سخت و زردرنگ مخصوص اجرفرش
Other Matches
gaskets نوعی ابزار مخصوص
gasket نوعی ابزار مخصوص
gin rummy نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
dragster نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
paviour=paver اجرفرش
pavement brick اجرفرش
fuller's earth نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
blazers نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
ski mine نوعی مین ضد نفر مخصوص نصب در معابر اسکی
blazer نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
pea-souper مه غلیظ زردرنگ
pea souper مه غلیظ زردرنگ
sallow زردرنگ کردن
pea-soupers مه غلیظ زردرنگ
galloway اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
supertropical bleach نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
comouflage detection photography نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
hard surface اجرفرش کردن سنگفرش کردن
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
extra special مخصوص
specific مخصوص
particulars مخصوص
particular مخصوص
franchises حق مخصوص
specifics مخصوص
franchise حق مخصوص
francs حق مخصوص
franc حق مخصوص
especial مخصوص
vest pocket مخصوص
favourites مخصوص
favorites مخصوص
favourite مخصوص
special مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
habiliments لباس مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
chorea تشنج مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
resistivity مقاومت مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
g man بازرس مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
proper مخصوص مقتضی
specific gravity وزن مخصوص
idoneous مختص مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
exempted station یکان مخصوص
density جرم مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
bluck density وزن مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
marque علامت مخصوص
marque مدل مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
idiocrasy حالت مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
Afro pick شانه مخصوص فر
parts peculiar قطعات مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
densities جرم مخصوص
special passport پاسپورت مخصوص
specifics مخصوص معین
special services خدمات مخصوص
special session جلسه مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
specific مخصوص معین
specific search شناسایی مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
special مخصوص خاص
specific capacity فرفیت مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
specific weight وزن مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
specially مخصوص خاص
specific resistivity مقاومت مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
unit weight وزن مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
special damage خسارت مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
canalboat قایق مخصوص کانال
commandos افراد نیروی مخصوص
commando افراد نیروی مخصوص
built up edge لبه مخصوص نصب
chancel جای مخصوص کشیش
chancels جای مخصوص کشیش
hollers صدای مخصوص هر حیوان
dry density وزن مخصوص خشک
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
cuisse زره مخصوص ران
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
cuish زره مخصوص ران
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
conductibility ضریب هدایت مخصوص
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
handrail نرده مخصوص دستگیره
handrails نرده مخصوص دستگیره
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
holler صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
hollering صدای مخصوص هر حیوان
weightless دارای وزن مخصوص کم
podiums بالکن جایگاه مخصوص
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
nipples پستانک مخصوص شیربچه
nipple پستانک مخصوص شیربچه
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
tramlines خط مخصوص واگن برقی
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
podium بالکن جایگاه مخصوص
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
respective بترتیب مخصوص خود
harpoons زوبین مخصوص صیدنهنگ
harpoon زوبین مخصوص صیدنهنگ
slang بزبان یا لهجه مخصوص
tramline خط مخصوص واگن برقی
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
jemmy دیلم مخصوص دزدان
jemmies دیلم مخصوص دزدان
roughshod دارای میخ مخصوص
blower ماشین مخصوص دمیدن
lecterns میز مخصوص قرائت
lectern میز مخصوص قرائت
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
ashpit چاله مخصوص خاکستر
sign language زبان مخصوص کرها
sign languages زبان مخصوص کرها
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
alemannic لهجهء مخصوص المانی
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
anvil block سندان مخصوص اهنگری
armlet زرهء مخصوص دست
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
skeeter قایق مخصوص روی یخ
opera glass دوربین مخصوص اپرا
oil color روغن مخصوص نقاشی
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
melinite مخصوص تهیه چاشنی
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
spud تیشه مخصوص کندن یخ
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
towline طناب مخصوص صیدبالن
spuds تیشه مخصوص کندن یخ
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
a special menu صورت غذای مخصوص
klister واکس مخصوص کف اسکی
register 1-محل مخصوص درCPU
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com