English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
English Persian
discant نوعی اواز به درازا بحث کردن
Other Matches
fugal وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
crooning زمزمه کردن اواز
croons زمزمه کردن اواز
croon زمزمه کردن اواز
crooned زمزمه کردن اواز
descants اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descant اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
skate off حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
length درازا
longitude درازا
lengthway از درازا
lengthwise از درازا
longitudes درازا
lengths درازا
longways از درازا
lengthways از درازا
transverse joint درز از درازا
half length نصف درازا
long measure اندازه درازا
longitudinal joint درز از درازا
linear or long measure اندازه یا مقیاس در درازا
conduplicate از درازا دولا شده
last به درازا کشیدن پایستن
lasts به درازا کشیدن پایستن
lasted به درازا کشیدن پایستن
elongation افزایش درازا کشامد
furlongs واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
furlong واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
verst واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
voice اواز
voicing اواز
sing اواز
sings اواز
songless بی اواز
voices اواز
yodeler اواز خوان
arias اواز یکنفره
song اواز سرودروحانی
singsong یک وزن اواز
songs اواز سرودروحانی
aria اواز یکنفره
aired اواز اهنگ
air اواز اهنگ
loudmouthed بلند اواز
songfest مجلس اواز
airs اواز اهنگ
deep mouthed گنده اواز
songstress زن اواز خوان
chitter اواز خواندن
songster اواز خوان
cantillate با اواز خواندن
crooners اواز خوان
singers اواز خوان
singer اواز خوان
scat اواز بی معنی
crooner اواز خوان
musicale مجلس ساز و اواز
to sing to sleep با اواز یا لالایی خوابندن
triller اواز خوان باتحریر
tune اهنگ صدا اواز
sing تصنیف اواز خواندن
tunes اهنگ صدا اواز
cadenzas قطعه اواز یکنفری
sings تصنیف اواز خواندن
cadenza قطعه اواز یکنفری
serenader سراینده اواز عاشقانه
singin bird پرنده اواز خوان
duos اواز یا موسیقی دونفری
duo اواز یا موسیقی دونفری
cantor اواز خوان مذهبی
cantabile مناسب برای اواز
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
hers is best مال اواز همه بهتراست
glee club کلوب یا باشگاه اواز و سرود
callithump اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
accompaniments ساز یا اواز همراهی کننده
vaudeville درام دارای رقص و اواز
quaver لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
acapella اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
quavers لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
can you pronounce him safe بگویید که اواز خطر محفوظ است
we sang them home ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
accompanists همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
crackback نوعی سد کردن غیرمجاز
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
antistrophe حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
ballad تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballads تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
type front نوعی روش تایپ کردن نامه ها
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fudged نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudge نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
fudges نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
pair exchange sorting algorithm نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
ager نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
yodels صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeled صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
tilting mixer نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
fellow feeling حس هم نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
generic نوعی
a kind [of] نوعی [از]
typical نوعی
chihuahuas نوعی سگ کوچک.
cowslips نوعی پامچال
lithomarge نوعی کائولین
harvestman نوعی عنکبوت
gabbro نوعی سنگ
easter lily نوعی سوسن
lustring نوعی پروانه
Rosepink <adj.> <noun> نوعی صورتی
Mistyrose <adj.> <noun> نوعی صورتی
kb 0 نوعی هواپیماست
cod نوعی ماهی
kenning نوعی استعاره
gannister نوعی کوارتزپست
india paper نوعی کاغذنازک
garden heiliotrope نوعی سمنه
tweed نوعی فاستونی
gazehound نوعی سگ شکاری
rutabaga نوعی کلم
typical نمونه نوعی
saint bernard نوعی سگ بزرگ
banjo نوعی تار
banjoes نوعی تار
banjos نوعی تار
crapping نوعی قمار
ganister نوعی کوارتزپست
chihuahua نوعی سگ کوچک.
crap نوعی قمار
it is of a different kind نوعی دیگراست
cowslip نوعی پامچال
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
crapped نوعی قمار
dog rose نوعی از گل نسرین
cutters نوعی کرجی
lutestring نوعی پروانه
feist نوعی سگ کوچک
marquise نوعی گلابی
fireweed نوعی کاهو
marc نوعی عرق
stoutest نوعی ابجو
stouter نوعی ابجو
eulachon نوعی ماهی
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
stout نوعی ابجو
auks نوعی پنگوئن
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
cheddars نوعی پنیر
cheddar نوعی پنیر
auk نوعی پنگوئن
mastic نوعی درزبند
goggle eye نوعی ماهی
mixers نوعی خط دفاعی
petard نوعی بمب
mixer نوعی خط دفاعی
chiffon نوعی کیک
malvasia نوعی انگور
fox terrier نوعی سگ اهلی
cowry نوعی کس گربه
elecampane نوعی شیرینی
barnacle نوعی صدف
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
manta نوعی ردا
goldeneye نوعی مرغابی
mapes نوعی پرش با یک پا
cowrie نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
tip نوعی اسکی
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
tipping نوعی اسکی
stock saddle نوعی زین
cutter نوعی کرجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com