English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
concentration cell corrosion نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
Other Matches
difference of potential اختلاف پتانسیل
potential difference اختلاف پتانسیل
ionization potential اختلاف پتانسیل یونش
magnetic potential difference اختلاف پتانسیل مغناطیسی
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
constant potential اختلاف پتانسیل ثابت
electric potential difference اختلاف پتانسیل الکتریکی
azimuth deviation اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
free air anomaly اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
buffer state دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
difference in northing اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
downwash زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
defferential اختلاف
quarreled اختلاف
quarreling اختلاف
quarrelled اختلاف
quarrelling اختلاف
quarrels اختلاف
differences اختلاف
compromis حل اختلاف
divarication اختلاف
diversions اختلاف
difference اختلاف
quarrel اختلاف
disputed اختلاف
dispute اختلاف
schismatism اختلاف
disputing اختلاف
diversion اختلاف
mean square deviation اختلاف
misalignment اختلاف
discord اختلاف
settlement of disputes حل اختلاف
disputes اختلاف
versatility اختلاف
variations اختلاف
variation اختلاف
variance اختلاف
divided <adj.> در اختلاف
schisms اختلاف
disparities اختلاف
discrepancy اختلاف
disagreements اختلاف
disparity اختلاف
disagreement اختلاف
stour اختلاف
schism اختلاف
wage differentials اختلاف در دستمزد
dissension اختلاف شقاق
frequency drift اختلاف فرکانس
dissidence اختلاف رای
dissension اختلاف عقیده
deviations اختلاف سمت
cross اختلاف مرافعه
crosser اختلاف مرافعه
divergence of opinions اختلاف نظر
disputing اختلاف نظر
difference of opinions اختلاف نظر
crossest اختلاف مرافعه
disagreement اختلاف ناسازگاری
heteromorphism اختلاف شکل
deviation اختلاف سمت
differences اختلاف دو چیز
difference اختلاف دو چیز
variegation اختلاف رنگ
disagreements اختلاف ناسازگاری
vertical interval اختلاف ارتفاع
efficiency variance اختلاف بازدهی
diversity of opinions اختلاف ارا
diversity of citizenship اختلاف تابعیت
hetermorphism اختلاف شکل
divarication اختلاف عقیده
crosses اختلاف مرافعه
phase displacement اختلاف فاز
frictions مالش اختلاف
friction مالش اختلاف
divisions اختلاف تفرقه
shading اختلاف جزئی
magnetic variation اختلاف مغناطیسی
class distinctions اختلاف طبقاتی
reconcilement رفع اختلاف
parallactic اختلاف منظری
parallax اختلاف منظر
angular displacement اختلاف زاویهای
parallax distortion اختلاف منظر
parallaxe اختلاف منظر
phase shift اختلاف فاز
phase difference اختلاف فاز
product differentiation اختلاف محصول
judicial settlement حل اختلاف قضایی
inventory discrepancy اختلاف دفتردارایی
division اختلاف تفرقه
disputed اختلاف نظر
deflection correction اختلاف انحراف
settlement of a dispute رفع اختلاف
scissor پراکندگی اختلاف
dispute اختلاف نظر
difference in easting اختلاف طول
disputes اختلاف نظر
inventory discrepancy اختلاف موجودی
phase difference اختلاف مراحل عملیات
shade of meaning اختلاف جزئی در معنی
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something] بر سر چیزی اختلاف داشتن
schismatism اختلاف وتفرقه درکلیسا
threshold voltage اختلاف سطح استانهای
parallax اختلاف منظر انطباق
trade gap اختلاف داد و ستد
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
diurnal اختلاف سطح 42 ساعته اب
to instigate disturbances تحریک اختلاف کردن
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
sea slike اختلاف رنگ سطح اب
differences of opinion اختلاف عقیده [نظر]
They have had their differences for a long time . مدنتهااست با هم اختلاف دارند
dissents اختلاف عقیده داشتن
dissented اختلاف عقیده داشتن
disgreement عدم موافقت اختلاف
dissent اختلاف عقیده داشتن
schisms اختلاف وتفرقه درکلیسا
color difference signal پیام اختلاف رنگ
split the difference <idiom> واریز اختلاف پول
contested area منطقه موضوع اختلاف
inequalities عدم تساوی اختلاف
inequality عدم تساوی اختلاف
A fundamental (slight) difference. اختلاف اساسی ( جزئی )
difference in easting اختلاف طول جغرافیایی
schism اختلاف وتفرقه درکلیسا
angle of parallax زاویه اختلاف دید
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
contract price adjustment رفع اختلاف در قیمت قرارداد
gap اختلاف زیاد شکافدار کردن
gaps اختلاف زیاد شکافدار کردن
differentials آنچه اختلاف را نشان میدهد
phase difference اختلاف فاز جریان الکتریسیته
shadings اختلاف جزئی سایه رنگ
shade اختلاف جزئی سایه رنگ
voltage stabilizer تثبیت کننده اختلاف سطح
the difference between the consecutive terms اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
distinguish بیان اختلاف بین دو موضوع
distinguishes بیان اختلاف بین دو موضوع
differential آنچه اختلاف را نشان میدهد
voltage regulator تنظیم کننده اختلاف سطح
relative اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
great tropic range حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
diverged ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
differential leveling تعیین اختلاف تراز نقاط
shades اختلاف جزئی سایه رنگ
diverges ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverge ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
comparing بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
demarcation نشان دادن اختلاف بین دو محیط
variance اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
This is only a slight difference. این فقط یک اختلاف جزیی است
boot اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
compared بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
decalage اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
conciliation مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین
There is no disagreement among us. اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
nuances اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
potential اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
nuance اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
compares بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
which diffrence shall be settled only by ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
compare بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
great diurnal range حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
lection اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
voltage نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
voltages نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
differential pressure اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
dissimilate ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
contrasted اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
parallax اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
attenuation اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
contrasting اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrast اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
thermocouple وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
cooling-off periods دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
allowance اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
awarded مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarding مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awards مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
tolerance بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
allowances اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
tolerances بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com