Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
locoism
نوعی بیماری اسب ودام
Other Matches
some kind of sickness
یک نوعی از بیماری
dementia
دمانس
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
leishmaniosis
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
favus
نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
leishmaniosis
لیشمانیوز
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
dementia
زوال عقل
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
savagery
دد ودام
oriental sore
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
sequela
بیماری ناشی از بیماری دیگر
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
disease
بیماری
epizootic
بیماری
illness
بیماری
illnesses
بیماری
diseases
بیماری
pathogenic
بیماری زا
maladies
بیماری
virulent
<adj.>
بیماری زا
malady
بیماری
wilson's disease
بیماری ویلسون
nosophilia
بیماری خواهی
pathophobia
بیماری هراسی
catamnesis
تاریخچه بیماری
legionnaires' disease
بیماری لژیونرها
radiation sickness
بیماری برتابشی
radiation sickness
بیماری تابشی
radiation sickness
بیماری اشعه
sick bed
بستر بیماری
neuropathy
بیماری عصب
illness
بیماری کسالت
AIDS
بیماری ایدز
AIDS
بیماری سیدا
mental disorder
بیماری روانی
tay sach's disease
بیماری تی- ساکس
psychosis
بیماری روانی
rabies
بیماری هاری
nosophobia
بیماری هراسی
illnesses
بیماری کسالت
encephalopathy
بیماری مغزی
Parkinson's disease
بیماری پارکینسون
VD
بیماری مقاربتی
parkinsonism
بیماری پارکینسون
down's disease
بیماری داون
pott's disease
بیماری پوت
pick's disease
بیماری پیک
pick's syndrome
بیماری پیک
Diagnosis.
تشخیص بیماری
The symptoms ( of a disease) .
علائم بیماری
symptomatic
نشانه بیماری
pathogenesis
بیماری زایی
epilepsy
بیماری صرع
pathognomy
بیماری شناسی
alzeimer's disease
بیماری الزایمز
mental illness
بیماری روانی
VD
بیماری زهروی
hansen's disease
بیماری هنسن
lumpy jaw
بیماری "اکتینومیکوز"
love sickness
بیماری عشق
graves'disease
بیماری گریوز
to be down with something
بیماری گرفتن
to be ill with something
بیماری گرفتن
to have something
[a disease, an illness]
بیماری گرفتن
sick leave
استراحت بیماری
ailment
بیماری مزمن
remission
بهبودی بیماری
pestilence
بیماری طاعون
ailments
بیماری مزمن
venereal disease
بیماری مقاربتی
insect vectors
حشرات بیماری زا
addison's disease
بیماری ادیسون
advantage by illness
بهره بیماری
to be laid up with something
بیماری گرفتن
mental disease
بیماری روانی
herpes simplex
بیماری تب خال
migraine
میگرن
[پزشکی]
[بیماری]
inpatient
بیماری که در بیمارستان میخوابد
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
psychosomatic disease
بیماری روانی- تنی
basedow's disease
بیماری بیس داو
diathesis
بیماری پذیری ارثی
polio
بیماری فلج اطفال
hemorrhoid
[American]
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
he fell ill
به بستر بیماری افتاد
hemiparasite
انگلهایی که بیماری زا نیستند
iatrogenic illness
بیماری پزشک زاد
insect vectors
حشرات ناقل بیماری
wernicke's encephalopathy
بیماری مغزی ورنیکه
loose smut
بیماری زنگ گندم
haemorrhoid
[British]
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
haemorrhoid
[British]
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
red plague
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
paranosic gain
بهره اصلی بیماری
primary gain
بهره اصلی بیماری
paranosis
بهره کشی از بیماری
fungus
فونجی بیماری قارچی
maladies
فاسد شدگی بیماری
black vomit
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow fever
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
flight into sickness
پناه بردن به بیماری
malady
فاسد شدگی بیماری
variola
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
to pass a disease on
بیماری منتقل کردن
fifth disease
[Erythema infectiosum]
بیماری پنجم
[پزشکی]
diphtheria
[diph]
دیفتیری
[پزشکی]
[بیماری]
smallpox
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
pox
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
gilles de la tourett's disease
بیماری ژیل دو لاتورت
to die of an illness
در اثر بیماری مردن
allopathy
معالجهء بیماری با اضداد ان
to get back on one's feet
بهتر شدن
[از بیماری]
slapped cheek syndrome
بیماری پنجم
[پزشکی]
hypertension
بیماری فشار خون
epinosic gain
بهره ثانوی بیماری
secondary gain
بهره ثانوی بیماری
pesthole
لانه بیماری ومیکروب
hemorrhoid
[American]
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
epidemic
واگیر بیماری همه گیر
vaccinating
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated
برضد بیماری تلقیح شدن
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
vaccinate
برضد بیماری تلقیح شدن
hunger osteopathy
بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
lepidosis
بیماری پوست پولک دار
symptomatic
مطابق نشانه بیماری نماینده
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
epidemics
واگیر بیماری همه گیر
to lay low
خیلی ضعیف کردن
[بیماری]
The soldiers died from illness and hunger.
سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
yellow fever
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
bladder stone
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
black vomit
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
vesical calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
cystolith
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
pathoneurosis
روان رنجوری بیماری زاد
melituria
بیماری قند سلس البول
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
poliomyelitic
وابسته به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic
مبتلا به بیماری فلج کودکان
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
glanders
بیماری مسری اسب و انسان
enphytotic
بیماری همه گیر شایع
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
computer assisted diagnosis
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
to d. in one's bed
دراثر پیری یا بیماری مردن
chicken pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
chicken-pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
Hand, foot and mouth disease
[HFMD]
بیماری دست، پا و دهان
[پزشکی]
varicella
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
get about
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
an in patient
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
Jimmy Carter has cancer.
جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
dead on arrival
مرحوم هنگام ورود
[بیماری در آمبولانس]
sick-outs
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
spirochetosis
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
lymphogranuloma
ورم غدههای لنفاوی بیماری هوچکین
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
greensick
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
sick-out
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
laparotomy
شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
schizo
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
pesthole
مکان مستعد برای بیماری واگیر
foulbrood
بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
acidosis
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
yaws
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
toxicosis
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
agoraphobic
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
tree surgeon
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
endemic
بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
urology
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
acanthosisnigricans
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
preclinical
وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
hemophilia
بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
amnesia
ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
some kind
[of]
یک نوعی
[از]
a kind
[of]
نوعی
[از]
fellow feeling
حس هم نوعی
generic
نوعی
typical
نوعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com