English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
favus نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
Other Matches
oriental sore لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
oriental sore سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis لیشمانیوز [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
mycosis ناخوشی قارچی بیماری قارچی
fungus فونجی بیماری قارچی
athlete's foot نوعی مرض قارچی انگشتان
acanthosisnigricans بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
dementia دمانس [نوعی بیماری] [پزشکی]
locoism نوعی بیماری اسب ودام
dementia زوال عقل [نوعی بیماری] [پزشکی]
dermoid دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoidal دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
taking واگیردار
contagious واگیردار
zymotic واگیردار مسری
foot and mouth یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
sequela بیماری ناشی از بیماری دیگر
fungal قارچی
antifungal ضد قارچی
fungoid قارچی
agaricaceous قارچی
fungous قارچی
fuzz ball گیاه قارچی
flat slab floor سقف قارچی
fungus گیاه قارچی
flat slab دال قارچی
ringworm عفونت قارچی
agaric گیاه قارچی
mold کپک قارچی
mushroom roof سقف قارچی
fungosity خاصیت قارچی
mushroom rivet پرچ قارچی
schizomycetous شبیه ارگانیسمهای قارچی
mushroom anchor لنگر قارچی شکل
bunt ناخوشی قارچی گندم
mycotic دچار ناخوشی قارچی
fungiform papillae پرزهای قارچی شکل
actinomycosis مرض قارچی ارواره
tinea هر نوع مرض قارچی پوست
ergotism مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
dermatic پوستی
cortical پوستی
pergameneous پوستی
crustal پوستی
parchmenty پوستی
skinny پوستی
pelting پوستی
corticate پوستی
integumentary پوستی
barky پوستی
cutaneous sense حس پوستی
tegumental پوستی
cutaneous پوستی
dermal پوستی
corticated پوستی
dermatoid پوستی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
transcutaneal ورا پوستی
transcutaneous ماوراء پوستی
subcutaneous زیر پوستی
parchment paper کاغذ پوستی
percutaneous زیر پوستی
intradermal درون پوستی
intradermic درون پوستی
skinned پوست پوستی
dermatosis بیماریهای پوستی
transcutaneal ماوراء پوستی
hypodermal زیر پوستی
dermal senses احساسهای پوستی
skin پوست پوستی
skins پوست پوستی
pell طومار پوستی
skinning پوست پوستی
haptics علم حواس پوستی
cutaneous pupillary reflex بازتاب پوستی مردمک
papilloma ورم یا برامدگیهای پوستی
busbies یکجور کلاه پوستی
busby یکجور کلاه پوستی
dermatology مبحث امراض پوستی
endermic ازراه پوستی از ورا پوست
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
pergameneous مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
whitleather پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
to slit hide into thongs پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
Boers سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boer سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
virulent <adj.> بیماری زا
pathogenic بیماری زا
illnesses بیماری
epizootic بیماری
diseases بیماری
illness بیماری
malady بیماری
disease بیماری
maladies بیماری
advantage by illness بهره بیماری
illnesses بیماری کسالت
epilepsy بیماری صرع
pick's disease بیماری پیک
graves'disease بیماری گریوز
illness بیماری کسالت
alzeimer's disease بیماری الزایمز
Parkinson's disease بیماری پارکینسون
pick's syndrome بیماری پیک
symptomatic نشانه بیماری
to be laid up with something بیماری گرفتن
remission بهبودی بیماری
addison's disease بیماری ادیسون
mental disease بیماری روانی
nosophobia بیماری هراسی
mental illness بیماری روانی
mental disorder بیماری روانی
ailment بیماری مزمن
ailments بیماری مزمن
sick bed بستر بیماری
sick leave استراحت بیماری
pathophobia بیماری هراسی
neuropathy بیماری عصب
venereal disease بیماری مقاربتی
tay sach's disease بیماری تی- ساکس
parkinsonism بیماری پارکینسون
pott's disease بیماری پوت
pathognomy بیماری شناسی
to have something [a disease, an illness] بیماری گرفتن
to be ill with something بیماری گرفتن
to be down with something بیماری گرفتن
love sickness بیماری عشق
lumpy jaw بیماری "اکتینومیکوز"
pathogenesis بیماری زایی
nosophilia بیماری خواهی
VD بیماری مقاربتی
radiation sickness بیماری اشعه
radiation sickness بیماری تابشی
herpes simplex بیماری تب خال
pestilence بیماری طاعون
legionnaires' disease بیماری لژیونرها
hansen's disease بیماری هنسن
VD بیماری زهروی
catamnesis تاریخچه بیماری
psychosis بیماری روانی
The symptoms ( of a disease) . علائم بیماری
Diagnosis. تشخیص بیماری
wilson's disease بیماری ویلسون
rabies بیماری هاری
encephalopathy بیماری مغزی
insect vectors حشرات بیماری زا
AIDS بیماری ایدز
AIDS بیماری سیدا
down's disease بیماری داون
radiation sickness بیماری برتابشی
hypodermic injection تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
epinosic gain بهره ثانوی بیماری
diathesis بیماری پذیری ارثی
malady فاسد شدگی بیماری
secondary gain بهره ثانوی بیماری
to die of an illness در اثر بیماری مردن
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
hemorrhoid [American] بواسیر [بیماری] [پزشکی]
haemorrhoid [British] بواسیر [بیماری] [پزشکی]
hemorrhoid [American] همورویید [بیماری] [پزشکی]
haemorrhoid [British] همورویید [بیماری] [پزشکی]
pesthole لانه بیماری ومیکروب
to pass a disease on بیماری منتقل کردن
migraine میگرن [پزشکی] [بیماری]
paranosic gain بهره اصلی بیماری
primary gain بهره اصلی بیماری
paranosis بهره کشی از بیماری
maladies فاسد شدگی بیماری
smallpox {sg} آبله [پزشکی] [بیماری]
pox {sg} آبله [پزشکی] [بیماری]
allopathy معالجهء بیماری با اضداد ان
insect vectors حشرات ناقل بیماری
variola {sg} آبله [پزشکی] [بیماری]
red plague {sg} آبله [پزشکی] [بیماری]
basedow's disease بیماری بیس داو
iatrogenic illness بیماری پزشک زاد
inpatient بیماری که در بیمارستان میخوابد
diphtheria [diph] دیفتیری [پزشکی] [بیماری]
to get back on one's feet بهتر شدن [از بیماری]
slapped cheek syndrome بیماری پنجم [پزشکی]
polio بیماری فلج اطفال
fifth disease [Erythema infectiosum] بیماری پنجم [پزشکی]
wernicke's encephalopathy بیماری مغزی ورنیکه
loose smut بیماری زنگ گندم
yellow jack [colloquial] [yellow fever] تب زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever تب زرد [پزشکی] [بیماری]
gilles de la tourett's disease بیماری ژیل دو لاتورت
he fell ill به بستر بیماری افتاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com