Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
moon doung makki
نوعی دفاع تکواندو
Other Matches
geong gyuk
نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
heichio makki
بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
wager of law
نوعی از دفاع که خوانده به استنادسوگند خود و یازده تن ازهمسایگان بری الذمه می شد
samisch variation
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
taekwondo
تکواندو
joomeok
مشت تکواندو
shihapjung
تشک تکواندو
kyorougei
مبارزه تکواندو
geong gegak
حمله تکواندو
geong geuk
حمله تکواندو
saboum
مربی تکواندو
kuk kiwo
مرکز تکواندو
chung shin
اصول تکواندو
tea
کمربند تکواندو
teas
کمربند تکواندو
gasoem
گاسوم تکواندو
taekwondo nore
سرود تکواندو
deung joomeok
پس مشت تکواندو
gei
تکنیک تکواندو
taekwondo yooksa
تاریخچه تکواندو
hayei
شلوار تکواندو
kuang jang neim
سرمربی تکواندو
tou book
لباس تکواندو
k o
ضربه فنی تکواندو
deashim
داور وسط تکواندو
bangoe gei
تکنیک دفاعی تکواندو
pakat palmok
بیرون ساعد تکواندو
wining by deukjoom
برد تکواندو با امتیاز
chagi
ضربه پای تکواندو
chung seung
برنده هوگوابی تکواندو
dojang
سالن تمرین تکواندو
ap joomok
پیش مشت تکواندو
chung shin sooyak
فرهنگ اخلاقی تکواندو
dan shimsa pyon
دان سیمساپیو تکواندو
jooshim
داور کنار تکواندو
chi jireugi
ضربه بالارونده تکواندو
moom poolgi
تمرین کردن تکواندو
diguot jajirogi
ضربه مشت تکواندو
hoong seung
برنده هوگو قرمز تکواندو
ap seogi
راه رفتن عادی تکواندو
chigi
ضربه پرتابی دست تکواندو
withdrawal
کناره گیری از مسابقه تکواندو
doobal dang sang
ضربه پرشی دوگانه تکواندو
withdrawals
کناره گیری از مسابقه تکواندو
dan gup jeado
سیستم درجه بندی تکواندو
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
tae guk
در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
gup shimsa pyon
فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
one on one
دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense
دفاع وزارت دفاع
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
self defense
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
block
دفاع
fencing
دفاع
apologias
دفاع
defended
دفاع
one man block
تک دفاع
vindication
دفاع
defend
دفاع
apologia
دفاع
parried
دفاع
blocked
دفاع
parries
دفاع
advocation
دفاع
answer
دفاع
answered
دفاع
parrying
دفاع
blocks
دفاع
answers
دفاع
uncovered
بی دفاع
parry
دفاع
answering
دفاع
defense
دفاع
defenses
دفاع
munition
دفاع
advocacy
دفاع
tae
دفاع با پا
czech defence
دفاع چک
defence
دفاع
defends
دفاع
pleading
دفاع
defending
دفاع
replication
رونوشت دفاع
pirc defence
دفاع پیرک
dogs
دفاع بسته
defendants
دفاع کننده
right of self preservation
حق دفاع از خود
indefensibility
دفاع ناپذیری
janisch defence
دفاع یانیش
dogging
دفاع بسته
yogoslav defence
دفاع پیرک
plea of accused
دفاع متهم
zone defence
دفاع منطقهای
janisch defence
دفاع شلیمان
right of self defence
حق دفاع مشروع
polish defence
دفاع لهستانی
position defense
دفاع موضعی
propugn
دفاع کردن از
position defense
دفاع یا پدافندثابت
fullback
دفاع پوششی
dog
دفاع بسته
internal defense
دفاع داخلی
in self defence
برای دفاع
open
خط بازبی دفاع
the right of self-defence
حق دفاع از خود
stand
دفاع مداوم
defendant
دفاع کننده
coverage
دفاع پوششی
open
بی دفاع واریز نش
untenable
غیرقابل دفاع
hasty defense
دفاع تعجیلی
opened
خط بازبی دفاع
opened
بی دفاع واریز نش
opens
خط بازبی دفاع
opens
بی دفاع واریز نش
advocate
دفاع کردن
advocated
دفاع کردن
advocates
دفاع کردن
advocating
دفاع کردن
perceptual defense
دفاع ادراکی
self protection
دفاع از نفس
asserted
دفاع کردن از
penetrated
نفوذ در دفاع
penetrate
نفوذ در دفاع
asserts
دفاع کردن از
philidor's defence
دفاع فیلیدور
parry of debate
دفاع درمنافره
plead
دفاع کردن
pleaded
دفاع کردن
pleads
دفاع کردن
pierce the block
شکافتن دفاع
pillsbury defence
دفاع پیلزبری
penetrates
نفوذ در دفاع
daylight
نفوذ در دفاع
defends
دفاع کردن
defends
دفاع کردن از
defending
دفاع کردن
defending
دفاع کردن از
defended
دفاع کردن
assert
دفاع کردن از
defended
دفاع کردن از
defend
دفاع کردن
defend
دفاع کردن از
asserting
دفاع کردن از
implead
دفاع کردن
self-defence
دفاع از خود
backfield
دفاع نفوذی
deraign
دفاع کردن
department of defense
وزارت دفاع
ball hawking
دفاع خوب
deliberate defense
دفاع بافرصت
defensive board
دفاع سبد
tenability
دفاع پذیری
semi circular parry
دفاع نیمدایره
defense in place
دفاع در محل
defense in depth
دفاع در عمق
benoni defence
دفاع بنونی
opening
شکافتن دفاع
openings
شکافتن دفاع
anti menchanized defense
دفاع ضدمکانیزه
secretary of defence
وزیر دفاع
secretary of state for defence
وزیر دفاع
national defense
دفاع ملی
national defence
دفاع ملی
three man block
دفاع سه نفره
secretary of defense
وزیر دفاع
self defence
دفاع مشروع
zones
دفاع منطقهای
zone
دفاع منطقهای
nagashi uke
دفاع پرسی
composite defense
دفاع مرکب
catenaccio
دفاع بتونی
simple parry
دفاع ساده
morote uke
دفاع دوتایی
morote uke
دفاع با دست
closed variation
دفاع تاراش
classical variation
دفاع ارتدوکس
answers
دفاع کردن
answering
دفاع کردن
answered
دفاع کردن
answer
دفاع کردن
soto uke
دفاع از خارج
special plea
دفاع خاص
sham plea
دفاع ناموجه
sham plea
دفاع پوچ
summetrical defence
دفاع متقارن
damiano's defence
دفاع دامیانو
d. armour
اسلحه دفاع
to defend
[from]
دفاع کردن
[از]
meran defence
دفاع مران
mikazuki uke ushiro geri
دفاع هلالی
buckler
دفاع کردن
makki
دفاع کردن
to make a d.
دفاع کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com